چکیده:
دنیای امروز، دنیای تفاوتها و تنوعات است ؛ تفاوتها و تنوعاتی که گاها شکافهای عظیمی میان انسانها به وجود آورده است . بدون تردید، پر کردن این شکافها نیازمند راهکارهایی نوین است . یکی از راهبردهای جدید در این زمینه ، تلاش برای ساخت و افزایش سرمایه ی اجتماعی میانگروهی است ؛ این مساله نیز به نوبه ی خود، نیازمند شناخت و آگاهی به مبانی نظری آن میباشد. مقاله ی حاضر ضمن تاکید بر این موضوع، به تعریف و توصیف مفهوم سرمایه ی اجتماعی میانگروهی پرداخته و در ادامه ، مبانی نظری آن را مورد بررسی قرار میدهد. این مفهوم با کنش های متقابل ناهمسانگرایانه ، حفرههای ساختاری، پیوندهای ضعیف و پیچیدگی هویت اجتماعی ارتباط پیدا میکند؛ میتوان گفت حفرههای ساختاری و پیوندهای ضعیف ، به مثابه پل هایی هستند که شبکه های اجتماعی منزوی را به هم پیوند زده و نوعی از سرمایه ی اجتماعی را به وجود میآورند که دیگر حالت انحصاری نداشته و جنبه ای فراگیر پیدا کرده است .
خلاصه ماشینی:
عـدم تحمل نسبت به عـدم قطعیـت شـامل باورهـایی مـی شـود کـه آن را غیـر قابـل پـذیرش ، کسالت آور، نومیدکننده ، استرس زا، و مانعی بـرای عمـل تلقـی مـی کننـد (بـور و دوگـاس ، ٢٠٠٢)؛ اما چیزی که از این مفهوم و یافته های مربوط به آن عاید بحث مـا مـی شـود ایـن قضیه است که اولا همان گونه که نورتون نشان داده است این گـرایش نیـز ماننـد نیـاز بـه انسداد شناختی از فردی به فرد دیگر و از فرهنگی به فرهنـگ دیگـر متغیـر اسـت ؛ و ثانیـا افراد برخوردار از تحمل بالا نسبت به عدم قطعیت ، همانند اشخاص برخوردار از نیـاز کمتـر 1 need for cognitive closure 2 motivational tendency 3 tissue deficit 4 epistemic process 5 intolerance of uncertainty 6 emotional به انسداد شناختی ، تماس های اجتماعی خود را با آنهایی حفظ می کنند که لزومـا بـا آنهـا متجانس نیستند (نورتون ، ٢٠٠٥).
بوگلـسدیک و اسمالدرس در تحقیق خود این نکته را تأیید کردند که سرمایه ی اجتماعی میان گروهی بـه لحاظ تجربی برای رشد اقتصادی مفید است ؛ در حالی کـه اهمیـت دادن بـیش از حـد بـه پیوندهای خانوادگی (گروه متجانسی از افراد) با رشد رابطه ای منفی ایجاد می کند؛ ایـن دو همچنین دریافتند که رشوه خواری با میزان سرمایه ی اجتمـاعی میـان گروهـی همبـستگی معکوسی دارد (بوگلسدیک و اسمالدرس ، ٢٠٠٤).