خلاصه ماشینی:
تحلیل بر فرضهای گوناگونی استوار است،از جمله نیاز به داشتن اقتصادی نیرومند(تا هم ایجاد شغل کند و هم منابع لازم را برای حفظ محیط زیست در اختیار بگذارد)؛جرح و تعدیلی با هدفهای اقتصادی،اولویتهای نظامی و مانند آن.
وقتی که ما میپذیریم که جهان معاصر نمیتواند همین راهی که میرود ادامه دهد و در عین حال پافشاری میکنیم که بدون عدول از اعتقاد خود درباره رشد اقتصادی و افزایش بهرهوری،بازده مالی«معقول»سرمایهگذاری،نگرش به طبیعت به عنوان مادر«منابع»و انباشتن زمین از ضایعات خود و سنجش همنوعان دیگر خود در این سیاره برپایه سودمندی آنها برای اقتصاد،راه چارهای پیدا کنیم،درست همان منطق شخص بیمار را به کار میگیریم.
برای رویارویی با مسائل جهانی موجود از دیدگاه جامع سیستمی لازم است که همیشه هدفهای مطلوب را که باید از طریق تغییر همه جانبه نظام باهم تحقق یابند در چارچوب کار خویش قرار دهیم.
اما اگر قرار باشد که محصول اقتصادی در طول زمان رشدی تصاعدی داشته باشد-که در نیم قرن گذشته یکی از اعتقادات بوده است-برای اینکه فقط تأثیر سالیانه بر محیط زیست را ثابت نگهداریم،شاخص آلودگی باید همیشه در طول زمان رو به کاهش ایجاد شود و پیامدهای اجتماعی و سیاسی کاهش عمدی رشد اقتصادی چنان است که از نظر سیاسی حتی به میان کشیدن بحث آن تقریبا غیر ممکن است.
جامعه،خواه از نظر سیاسی و خواه از نظر انسانی،نمیتواند بخشی فزاینده از جمعیت جدول شماره 1-خلاصه رهیافتی سیستمی و همه جانبه به معضلات محیط زیست فرضهای زیربنایی اقتصاد باید به رشد خود ادامه دهد تا شغل ایجاد شود و نیازهای جامعه از جمله منابع لازم برای حل مشکلات محیط زیست تأمین گردد.