چکیده:
متنوعسازي شكلي از استراتژي شركتي است كه بسياري از مديران براي بهبود عملكرد شركت خود از آن استفاده مي كنند. شركت ها از نظر تنوع فعاليت و تنوع جغرافيايي با هم متفاوت هستند. هدف اين پژوهش اين است كه آيا متنوعسازي شركتي، رابطه مثبتي با عدم تقارن اطلاعاتي دارد؟
در اين پژوهش، طبق استاندارد شماره 25 حسابداري ايران، براي اندازه گيري متنوعسازي شركتي از متنوعسازي تجاري و جغرافيايي استفاده شد. متنوعسازي شركتي متغير مستقل و عدم تقارن اطلاعاتي متغير وابسته در نظر گرفته شد.
به منظور آزمون فرضيه ها تعداد 86 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال هاي 1386 تا 1391 براي نمونه انتخاب شد. براي تحليل مدل با استفاده از روش پانل، بهترين مدل از بين مدل با آثار ثابت و تصادفي تخمين زده شد.
نتايج نشان داد، بين متنوعسازي شركتي و عدم تقارن اطلاعاتي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد و از بين متنوعسازي تجاري و جغرافيايي، متنوعسازي تجاري رابطه بيشتري با عدم تقارن اطلاعاتي دارد.
Diversification is a form of corporate strategy that many managers use it to improve performance of their companies. Companies are different from each other in terms of their activities and geographic diversity. The aim of this study was to determine whether the corporate diversification has a positive relationship with information asymmetry or not. In this study، commercial and geographical diversifications were used for measuring corporate diversification (according to Iranian Accounting Standard، No. 25). Corporate diversification was considered as an independent variable and information asymmetry was chosen as a dependent variable. In order to test the hypotheses، 86 companies listed on Tehran Stock Exchange during 2007 to 2012 were selected. Panel data regression was used to analyze models and the best model was estimated between models with fixed or random effects. The results of this study suggest that there is a significant positive relationship between corporate diversification and asymmetric information، whereas commercial diversification has more intense relationship with information asymmetry (between commercial and geographical diversifications).
خلاصه ماشینی:
هدف اين پژوهش اين اسـت کـه آيـا متنـوع سـازي شـرکتي ، رابطـۀ مثبتـي بـا عـدم تقـارن اطلاعاتي دارد؟ در اين پژوهش ، طبق استاندارد شمارة ٢٥ حسـابداري ايـران ، بـراي انـدازه گيـري متنـوع سـازي شرکتي از متنوع سازي تجاري و جغرافيايي استفاده شد.
ازاين رو، هدف اين پژوهش بررسي رابطۀ بين متنوع سازي شرکتي بر عدم تقـارن اطلاعـاتي اسـت ؛ بدين منظور، دو معيار متنوع سازي تجاري و متنوع سـازي جغرافيـايي و رابطـۀ آن بـر عـدم تقـارن اطلاعاتي آزمون مي شود.
پرسش اين است که آيا واقعا متنوع سازي شرکتي رابطۀ مثبتي با عدم تقارن اطلاعاتي دارد؟ مروري بر مباني نظري و پيشينۀ پژوهش ادبيات نشان مي دهد که شرکت ها با تنوع بخشي به مسيرهاي کسب وکـار مـي تواننـد از اقتصـاد حـوزه (تيس ١، ١٩٨٢)، افزايش قدرت بازار و مزيت رقابتي (مارکيدز و ويليامسـون ٢، ١٩٩٤)، ظرفيـت بـدهي بـالا (لولين ٣، ١٩٧١) و تئوري هاي بازار سرمايۀ داخلي کـارا (راجـان ، سـروس وزينگـالس ٤، ٢٠٠٠) بهـره ببرنـد.
Information diversification hypothesis شرکت ها را هم افزايش دهد، مزيت اطلاعاتي مالکان درون سازماني نسبت به افـراد بـرون سـازماني در ارزيابي ارزش شرکت ها نسبتا يا کاملا زماني تنوع سازي مي شود که شرکت هايشـان در خطـوط کاري متفاوت فعاليت داشته باشند (عطاءاله و همکاران ، ٢٠١٢، ٣).
با توجه به ضريب مثبت متنوع سـازي جغرافيـايي مـي تـوان بـه ايـن مطلب اشاره کرد که سرمايه گذاران برون سازماني دربارة جريان هـاي نقـدينگي شـرکت از مـديران درون سازماني اطلاعات يکپارچه اي را که ممکـن اسـت ارزش کمتـري داشـته دريافـت مـي کننـد؛ گفتني است ، اين امر به افزايش عدم تقارن اطلاعاتي منجر مي شود.