چکیده:
قبل از اثبات هر نوع حق براي بشر بايد ابتدا بشر را شناخت. بهترين شيوه شناسايي بشر استفاده از معارفي است كه خداي متعال به عنوان خالق بشر در اختيار ما قرار داده است. او بهتر از هركس بشري را كه ساخته است مي شناسد. اين مقاله درصدد نشان دادن اين امر است كه بشري كه داراي حقوق (بشر) است، آن بشري نيست كه ما با نگاه تجربي رايج آن را مي شناسيم، بلكه موجودي است كه همواره با هدف رسيدن به مقام انسان كامل در مسير حركت به سوي كمالات مطلق قرار دارد. در اين نگارش براي اثبات اين امر ابتدا با نگاه معرفت شناسانه و هستي شناسانه به مفهوم حق نظر دوخته شده است. آنگاه مفهوم بشر و دين از نظر مي گذرد. در پايان انواع حق صاحبان حق مورد بحث قرار گرفته اند كه يكي از آن ها حقوق بشر است. حقوق بشر حق هايي هستند كه براي بشر از آن رو كه بشر است ثابت مي شود.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد نشان دادن این امر است که بشری کـه دارای حقـوق (بشر) است ، آن بشری نیست که ما با نگاه تجربی رایج آن را می شناسیم ، بلکـه موجـودی اسـت کـه همواره با هدف رسیدن به مقام انسان کامل در مسیر حرکت به سوی کمالات مطلق قرار دارد.
بـر اسـاس آموزههای دینی به ویژه دین اسلام، خداوند که خالق بشر است موهبت حیـات را بـه بشـر عطـا فرموده تا انسان بتواند با استفاده مطلوب از آن در مسیر تکامل خویش گام بردارد.
٤- انواع حق با توجه به اینکه از یک سو، (چنانکه گفته شد) پیدایش حق بر رابطه میان فاعـل مختـار و هدف مطلوب او مبتنی است و از سوی دیگر، مهم ترین فاعل های مختار در جوامع بشری خدا و مردم اند، در اینجا به انواع حقوق خدا و بشر به طور اجمال اشاره می شود.
حال پرسش اصلی این است که با توجه به اختلاف نظر عمیق درباره مصادیق حقوق بشـر آیا آموزههای دینی کدامیک از فهرست های مزبور را به عنوان حقوق بشر تأیید می کند؟ همچنان که در مقام تبیین واژه بشر گفته شد، انسان موجودی مرکب از روح و بدن اسـت .
بنابراین ، بـا توجـه بـه هـدف مذکور، بشر نسبت به آنچه که برای رسیدن او به کمال مطلوب ضروری است حق دارد؛ گر چـه این حقوق در وضع قوانین بشری در برخی از جوامع مورد توجه قرار نگیرد.