چکیده:
پژوهش حاضر بهمنظور اثربخشی درمان بین فردی گروهی(IPT) بر سازگاری عاطفی، اجتماعی و ابراز وجود زنان دچار نارضایتی زناشویی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامههای سازگاری عاطفی و اجتماعی بل و ابراز وجود شرینگ 30 نفر از زنان دچار نارضایتی زناشویی که از سازگاری عاطفی، اجتماعی و ابراز وجود پایینی بهرهمند بودند، بهطور تصادفی ساده انتخاب و بهطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل(15 نفر در هر گروه)جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه (هفتهای یک تا دو جلسه) فنون بینفردی را بهطور گروهی بر اساس بستۀ آموزشی درمان بین فردی جرالد کلرمن دریافت کردند و گروه کنترل در این زمینه آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله، مجدداً سازگاری عاطفی، اجتماعی و ابراز وجود اعضای هر دو گروه اندازهگیری شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبهشده برای فرضیۀ اصلی و فرضیههای فرعی در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تفاوت معناداری نشان داد. این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهشهای مشابه، بیانکنندۀ این واقعیت است که روش IPT در افزایش سازگاری عاطفی، اجتماعی و ابراز وجود زنان دچار نارضایتی زناشویی نقش مؤثری دارد.
خلاصه ماشینی:
ایــن پــژوهش در همگرایــی بــا نتــایج پژوهش های مشابه ، بیان کنندة این واقعیـت اسـت کـه روش IPT در افـزایش سازگاری عاطفی، اجتماعی وابراز وجود زنان دچار نارضایتی زناشویی نقش مؤثری دارد.
Kaitz, Bar-Haim, Lehrer & Grossman 3.
Markowitz, Skodol & Bleiberg بین فردی افراد با مشکلات جسمانی(کارن ، ویسمن ١، ٢٠٠٦)، اخـتلالات خـوردن (ویلفلـی ، ویلـچ ، مکنزی وآیرس ٢٠٠٢،٢)، کنترل رفتارهای افراد یک قطبی(فردلی، کـوپفر، بویسـی ودیـس ٣، ٢٠٠٥)، درمان اضطراب اجتماعی(لیپسـیتز، مـارکوویتز٤، b٢٠٠٦)، حـل تعارضـات زناشـویی(میلر٥، ٢٠٠٨)، کنترل رفتارهای پرخاشگرانه ، ناسازگاری های اجتماعی وخـانوادگی (پینکیـوس و گـورتمن ٢٠٠٦،٦؛ ویسمن ، وردلی، کومپروف وبلدسو٧، ٢٠٠٦) از آن استفاده کرده انـد وامـروزه ایـن روش بـه علـت حمایت تجربی بالا وبه علـت اینکـه بـر افکـار ورفتـار آگاهانـه متمرکـز اسـت وبـر کارکردهـای واقعیـت گرایـی، عقـده گشـایی، اعتمـاد وتوجـه ، درک وپـذیرش وحمایـت هـای متقابـل اسـتوار است (مؤمنی جاوید وپورشهریاری ، ١٣٩٤) از روش هـای درمـانی کارآمـد در عرصـۀ روان شناسـی است .
Wilfley, Welch , Mackenzie & Ayres 3.
Ferdly, Kupfer, Buysses & Thase 4.
Weissman, Verdeli, Gameroff & Bledsoe 8.
همچنین لیپسـیتز، مـارکوویتز (b٢٠٠٦)، هافـارت ٥(٢٠٠٥)در تحقیقـات خود در میان افراد مبتلا بـه اضـطراب اجتمـاعی نشـان دادنـد، از آنجـا کـه در IPT، افـراد بـه مهارت های بین فردی مانند ابراز وجود وکنترل مهارت های خشـم مجهـز مـی شـوند، نـه تنهـا اضطراب آن ها در موقعیت های اجتماعی کاهش مییابد، بلکه سازگاری اجتمـاعی، تحصـیلی و عاطفی آن ها نیز افزایش مییابد.
Bolton, Bass, Neugebauer & Verdeli 4.
Grote, Bledsoe, Swartz & Frank 5.
Lipsitz, Gur, Miller & Vermes 9.
Young, Mufson & Davies تحقیقات خود نشان دادند، روش IPT در انعطاف پذیری رفتاری وکنترل رفتارهای هراس انگیز وسازگاری افراد با موقعیت جدید واسترس آفرین نقش تعیین کننده ای دارد.