چکیده:
هزاره سوم میلادی فرارسیده است.مهمترین ویژگی سالهای آغازین این عصر،سرعت غیر قابل کنترل تحولات و تغییرات هرچه سریعتر اطلاعات و مفاهیم،گسترش ارتباطات،بهویژه شبکهای شدن تولید و در نهایت حرکت سریع اقتصاد جهانی به سوی سراسری شدن و یکپارچگی است. با شروع قرن جدید،بیشک سازمانها و بنگاههایی موفق هستند که قادر باشند با بهرهگیری از آخرین یافتههای دانش مدیریت به استقبال تغییر رفته و با توجه به شرایط موجود کشور به تدریج خود را با روندهای بین المللی همراه و همگام کنند. به بیانی دیگر سازمانهایی که نتوانند با چالشهای آینده بهطور آگاهانه دستوپنجه نرم کنند محکوم به شکست و نابودی هستند. در شرایط پرتحول جهانی،همه بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشور اعم از دولتی و خصوصی ناگزیر تحت تاثیر اقتصاد جهانی قرار گرفته و با چالشهای عمدهای مواجهند.در چنین شرایطی برای آسیبپذیری کمتر،بدون شک انتخاب آگاهانه و منطقی و سازگاری با تحولات،یک ضرورت اجتنابناپذیر است.خوشبختانه راهبردهای اساسی برنامه سوم توسعه، بسترهای لازم را برای فعال شدن بنگاههای خصوصی به منظور همگام شدن با تحولات جهانی،بهطور نسبی فراهم ساخته است. درهرحال چالشهای متعددی پیشروی سازمانها بنگاههای اقتصادی کشور قرار دارد که از جهانی شدن یا جهانیسازی، چگونگی همگام شدن با اقتصاد جهانی،تجارت الکترونیک،چگونگی برخورد با تحولات بازارهای پولی و مالی جهان، تحوه به دست آوردن فرصتها در بازارهای جهانی،خصوصیسازی،تغییر محیط سازمانها،حرکت به سوی عدم تمرکز و... میتوان به عنوان مهمترین آنها یاد کرد. نظر به اهمیت موضوه و به مناسبت آغاز هزاره جدید میلادی،تدبیر در آخرین شماره سال 78 که ویژه دهمین سال و یکصدمین شماره مجله نیز هست،برپایه رسالت علمی و فرهنگی خود با دعوت از چند تن از صاحبنظران،مدیران و استادان محترم به تحلیل و نقد و بررسی مهمترین چالشهای بنگاهها پرداخته و درصدد است از این طریق،جامعه مدیران کشور را با تنگناها و مشکلات عمده پنهان و آشکار خود آشنا سازد تا برای ایفای مسئولیت به منظور برنامهریزی و همسازی با دگرگونیهای پرشتاب جهانی نقش کارسازتر و موثرتری داشته باشند. با امید ب اینکه مباحث،پیشنهادها و راهکارهای مطرحشده در این نشست مدیریتی-اقتصادی توانسته باشد پاسخگوی بخشی از نیازهای اطلاعاتی مدیران ما باشد،حاصل این میزگرد را از نظر میگذرانید.
خلاصه ماشینی:
نظر به اهمیت موضوه و به مناسبت آغاز هزاره جدید میلادی،تدبیر در آخرین شماره سال 87 که ویژه دهمین سال و یکصدمین شماره مجله نیز هست،برپایه رسالت علمی و فرهنگی خود با دعوت از چند تن از صاحبنظران،مدیران و استادان محترم به تحلیل و نقد و بررسی مهمترین چالشهای بنگاهها پرداخته و درصدد است از این طریق،جامعه مدیران کشور را با تنگناها و مشکلات عمده پنهان و آشکار خود آشنا سازد تا برای ایفای مسئولیت به منظور برنامهریزی و همسازی با دگرگونیهای پرشتاب جهانی نقش کارسازتر و موثرتری داشته باشند.
اولین مطلبی که باید در کشور ما بحث شود این است که آیا واقعا ما هم به این نتیجه رسیدهایم که گسترش تجارت خارجی به نفع اقتصاد ماست و افزایش صادرات،موتور رشد اقتصادی است؟و آیا به این نتیجه رسیدهایم که افزایش مبادلات بین المللی به معنی کاهش تولید در داخل مملکت نیست؟ دنیا جواب مناسب خود را به این سه نکته داده است.
یکی از بزرگترین چالشهای درون سازمانی بنگاههای ما در آغاز هزاره سوم میلادی بیگانه بودن مدیریتها در بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورمان با تحولات یاد شده و متناسب شدن مدیریتها با این تحولات جهانی بوده است در شرایطی که اکنون موضوع سیستم شش سیگما(؟6)به عنوان مبنای قراردادها و خرید قطعات و کالاهای صنعتی بین کشور ما مطرح است و مبنای قرارداد ضایعات کمتر از 3 در میلیون میباشد،اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی کشورمان با 02 تا 03 درصد،یعنی 002/000 تا 003/000 قطعه معیوب در یک میلیون قطعه تولیدی مواجه هستند و اگر حتی دولت متعهد شود که قطعات صنعتی را از واحدهای تولیدی داخلی خریداری کند، شرکتهای توانمند صنعتی خارجی حاضر نیستند بهصورت مجانی اینگونه قطعات را دریافت و بر روی کالای خود نصب نمایند.