چکیده:
در باب ارتباط دانش مردم شناسی ١ و ارتباطات که در ایـن مقالـه از آن بـا عنـوان رسانه یاد میکنیم ، همواره این سوال کلیدی مطرح بوده اسـت کـه چگونـه مفـاهیم و روش های مردم شناسی میتوانند در امر آموزش ارتباطات و فعالیت های حوزه رسـانه مفید واقع شوند. ایده اصلی مقاله حاضر این است که رسانه ، پدیده ای فرهنگی اسـت و به همین دلیل ملزم به استفاده از مفاهیم و روش هـایی اسـت کـه مـردم شناسـی در مطالعه مسائل و موضوعات فرهنگی به کـار مـیبـرد. از اوایـل قـرن بیسـتم و در پـی مرکزیت یافتن دولت مدرن در ایران ، گروه های ایلی و قبیله ای با حفظ ساختار سـنتی، تحت تاثیر فرایندهای جهانی به گروه های قومی جدید تبدیل شـدند؛ در ایـن گـذار، شکل گیری عواملی مانند پیشـرفت فنـاوریهـای ارتبـاطی و از میـان رفـتن مرزهـای جغرافیایی، ارتقای سطح آگاهیهای عمـومی و نیـز درک بهتـر افـراد از هویـت هـای فردی و اجتماعی ، امکان برقراری مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگـی و توجه به ماهیت روابط بـین اقـوام ، امکـان برقـراری ارتباطـات فرامـرزی بـا اقـوام و گروه های هم ریشه و هم تبـار و نقـش و تـاثیر مداخلـه جویانـه بـازیگران منطقـه ای و بین المللی، بر اهمیت و حساسیت قومیت ها افـزوده اسـت . بنـابراین ، امـروزه یکـی از مهم ترین وظایف رسانه ها و از آن جمله رسانه ملی، توجه به تنوع فرهنگی و قومی و چگونگی بازنمایی آن با هدف تقویت انسجام ملی و هویت جمعی است .
خلاصه ماشینی:
"وسـایل ارتبـاط جمعی با توجه به توانمندیهـایی کـه دارنـد، یکـی از عوامـل بسـیار مهـم در دگرگونی ارزش ها، باورها و معیارهای ملی هستند، زیرا قادرند با برنامه ریزهای دقیق و کنترل شده ، تحول لازم را در رفتارهای جمعی ایجاد کنند و این امـر در دنیای امروز که گروه های اولیه جای خـود را بـه گـروه هـای ثانویـه داده انـد و روابط عاطفی و چهره به چهره رنگ باخته اند، بسیار ملموس اسـت .
از اوایـل قـرن بیسـتم و در پـی مرکزیت یافتن دولت مدرن در ایران ، گروه های ایلی و قبیله ای با حفظ ساختار سـنتی، تحت تأثیر فرایندهای جهانی به گروه های قومی جدید تبدیل شـدند؛ در ایـن گـذار، شکل گیری عواملی مانند پیشـرفت فنـاوریهـای ارتبـاطی و از میـان رفـتن مرزهـای جغرافیایی، ارتقای سطح آگاهیهای عمـومی و نیـز درک بهتـر افـراد از هویـت هـای فردی و اجتماعی ، امکان برقراری مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگـی و توجه به ماهیت روابط بـین اقـوام ، امکـان برقـراری ارتباطـات فرامـرزی بـا اقـوام و گروه های هم ریشه و هم تبـار و نقـش و تـأثیر مداخلـه جویانـه بـازیگران منطقـه ای و بین المللی، بر اهمیت و حساسیت قومیت ها افـزوده اسـت .
(پهلوان ، ١٣٧١: ٣٢) همچنین کشورهای درحال توسـعه کـه خـود در معـرض تهـاجم محصـولات فرهنگی خارجی قرار دارند، ضمن اینکه در سیاست های فرهنگی خود، بـه مطالعـه جدی و ژرف در این حوزه ها میپردازند؛ باید با توجه به حفظ هویـت فرهنگـی و ایجاد امنیت لازم در این زمینه ، به برنامه ریزیهای فرهنگـی روی آورنـد و بـیش از هر چیز، بـه گـردآوری اطلاعـات و داده هـای جـامع (کـه خـود نیازمنـد حضـور برنامه ریزان صاحبنظر است ) بپردازند و در عـین حـال ، بـا پرهیـز از پـیش داوری، از ایجاد تقابل هایی چون اقتصاد- فرهنگ یا هنر- صنعت دوری جویند."