چکیده:
فضـای کنـش مجموعـه ای از امکانات هر نظام اسـت . هر سـطحی از کنش دارای یـک فضای چهار بعـدی اسـت کـه می تـوان به صـورت تحلیلـی به چهـار حـوزه بهینه سـازی ، اصل تحقق سـازگاری اجتماعـی و سـازگاری منطقـی تجزیـه کـرد. ویژگـی بنیادی نگـرش ، به وسـیله فرآیند نمادسـازی راهنمایـی می شـود. این کـه هرنظـام کنش چگونـه نظم می یابد ریشـه در نحـوه ترکیـب نمادها با کنش هایـی دارد کـه بـا آن هـا مرتبط اسـت . همچنین بـا اسـتفاده از مفهوم فضای کنـش می توان بـه فهـم علـی پدیـده بـرای هـر سـطحی از جامعـه دسـت یافت . حال محـور اصلـی این کتـاب بر مفهـوم فضـای کنش اسـت که از مشـتقات نظریه تحلیلی کنش اسـت که در ابتـدا مفهوم نظریه و نظریه سـازی مطـرح می شـود و سـپس نظریه تحلیلـی کنش و به دنبـال آن مفهوم کنـش و کاربرد تحلیلـی آن موردتوجـه قرارمی گیـرد.
خلاصه ماشینی:
"حـال در ایـن فصل ابتدا هشـت تعریف سـاختاری کارکردی از نظریه بیان و براسـاس آن ماتریسی از مقدورات مفهومـی نظریـه عرضه می شـود، سـپس یـک مفهوم چهـار بعـدی از این ماتریـس انتخاب کـرده ، کـه دارای سـه لایـه اسـت ؛ لایـه فوقانـی پیش فرض هـا را شامل می شـود، لایـه میانـی طرح هـای تحلیلـی بـا رمزگـذاری ، طبقه بنـدی مفهومـی و نقشـه برداری و توصیف دقیـق قلمـرو موضوعـی را مطرح کرده ، و لایـه تحتانی قضایای محتوایی که شـامل اثباتی ، وجـودی و پسـامدی اسـت .
بـرای تفکیـک ابعـاد کار نیـز چهـار بعـد را براسـاس چارچـوب (آجیـل ) پارسـونز درنظرمی گیـرد و بیـان می کنـد کـه جامعه ای کـه خواهـان توسعه اسـت بایـد از چهـار سـازه کار، تلقـی مثبـت داشته باشـد همچنیـن انگیـزه کار را بررسـی و چهـار نـوع هویـت را نیـز مطـرح می کنـد و آن هـا را دارای اثـر تعیین کننـده بـر تعهـد کار می دانـد.
سـپس بیـان مـی دارد کـه عشـایر بـرای دولت یـک موضـوع صرفا اجتماعـی تلقـی می شـوند و بایـد دراین زمینه ، یـک رویکردی علمـی و در غالـب برنامه ای سـنجیده صورت گیـرد؛ لـذا براسـاس مباحث مطرح شـده در این فصل فرآینـدی احتمالی و در طـول یـک نسـل ٢٥ سـاله را ارائـه می دهد: مرحلـه مقدماتـی (آماده سـازی ): هـدف ، سـاختن مبانـی عینـی و ذهنـی بـرای تحـول زندگـی و انصـراف از کوچ اسـت کـه سـازوکارهایی را به منظور تحقق ایـن اهداف مطرح می کنـد.
نتیجه گیری هـدف نویسـنده کتـاب تحلیـل اجتماعـی در فضـای کنـش ، آن اسـت که نظـم در فضای کنـش را بررسـی کند و قصـد دارد بـا مفهـوم فضـای کنـش بـه فهـم علمـی پدیده هـا دسـت یابد کـه در نتایـج پژوهش هـای صورت گرفتـه کـه در هفـت فصـل پایانـی کتـاب آمده اسـت ، ایـن مقصود حاصل شده اسـت ."