چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی رابطة بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور چهار فرضیه برای بررسی این موضوع، تدوین و دادههای مربوط به 81 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دورة زمانی بین سالهای 1385 تا 1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش دادههای تابلویی با رویکرد اثرهای ثابت، بررسی و آزمون شد. نتایج پژوهش نشان داد که عدم قطعیت مدیریت، ارتباط مثبت و معناداری با حقالزحمة حسابرسی دارد. همچنین، یافتههای پژوهش بیانگر این است که اندازة موسسة حسابرسی و دورة تصدی حسابرس، تاثیر مثبت و معناداری بر رابطة بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی دارند. افزون بر این، نتایج پژوهش نشان داد که در صورت زیانده بودن شرکت قبل از سال تغییر مدیرعامل، ارتباط مثبت بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی، برجستهتر است. بهطور کلی، نتایج نشاندهنده این است که حسابرسان تلاشهای حسابرسی (منعکسکنندة حقالزحمة حسابرسی) را برای رسیدگی به ریسک مرتبط با عدم قطعیت مدیریت، افزایش میدهند.
خلاصه ماشینی:
"این هزینههای اضافی میتواند باعث افزایش قیمتگذاری خدمات حسابرسی شود؛ بنابراین، یک حسابرس جدید با توجه به آشنایی کمتر با صاحبکار، ممکن است احتمال ریسک بیشتری برآورد کند که باعث میشود تأثیر عدم قطعیت مدیریت بر حقالزحمة حسابرسی تشدید شود؛ به عبارت دیگر، حقالزحمة حسابرسی با وجود عدم قطعیت مدیریت هنگامیکه دورة تصدی حسابرس کوتاه است، افزایش مییابد.
با توجه به نتـایج ارائـه شـده در جدول شمارۀ 4؛ سطح معناداری مربوط به فرض صفر مبنی بر تأثیر زیانده بودن شرکت سال قبل از تغییر مدیرعامل بر رابطة بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی که برابــر (000/0) و کوچکتر از 01/0 است.
عدم قطعیت مدیریت نیز بهعنوان یکی از عوامل ریسک صاحبکار، ریسک حسابرسی را افزایش و حسابرسان از طریق افزایش حقالزحمة حسابرسی تلاش میکنند تا این ریسک را پوشش دهند؛ به عبارت دیگر، حسابرسان به دلیل تلاشهای بیشتر برای کاهش ریسک مرتبط عدم قطعیت مدیریت، حقالزحمة حسابرسی بیشتری طلب میکنند؛ در نتیجه، انتظار بر این است که بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی، رابطهای مثبت وجود داشته باشد؛ که نتایج فرضیۀ اول مؤید همین مطلب و مطابق با یافتههای بیلز و همکاران (2015) است.
همچنین، نتایج پژوهش حاکی از این است که زیانده بودن شرکت قبل از سال تغییر مدیرعامل، تأثیر معناداری بر رابطة بین عدم قطعیت مدیریت و حقالزحمة حسابرسی دارد.
این هزینههای اضافی میتواند باعث افزایش قیمتگذاری خدمات حسابرسی شود؛ بنابراین، یک حسابرس جدید با توجه به آشنایی کمتر با صاحبکار، ممکن است احتمال ریسک بیشتری برآورد کند که باعث میشود تأثیر عدم قطعیت مدیریت بر حقالزحمة حسابرسی تشدید شود؛ به عبارت دیگر، حقالزحمة حسابرسی با وجود عدم قطعیت مدیریت، هنگامیکه دورة تصدی حسابرس کوتاهمدت است، افزایش مییابد."