چکیده:
این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل مرتبط با سیستم اطلاعاتی یک سازمان و همچنین تبیین میزان سازگاری حسابداری مدیریت با این عوامل است. همچنین این پژوهش به دنبال تشخیص این نکته است که آیا قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت میتواند در پیشبینی میزان اثربخشی حسابداری مدیریت، موثر باشد یا نه؟ جامعه آماری این پژوهش شرکتهای تولیدی ایرانی است. برای آزمون سازگاری داخلی سازهها از تجزیه و تحلیل عاملی اکتشافی و برای آزمون روابط مفروض بین سازههای الگویی، از تجزیه و تحلیل همبستگی و الگوی حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که انعطافپذیری سیستمهای اطلاعاتی محرک مناسبی برای قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت بهحساب میآید. همچنین طبق نتایج پژوهش، رابطه مستقیم معناداری بین یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی و قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت یافت نشد. تجزیه و تحلیلهای اضافی بهعملآمده نشان داد که انعطافپذیری سیستمهای اطلاعاتی بر رابطه بین یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی و قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت اثر تعدیلی دارد. همچنین نتایج پژوهش، اهمیت مولفههایی همچون دانش مشترک، ارزشها و تعاملات فیمابین ذینفعان و سیستمهای اطلاعاتی را مورد تاکید قرار داد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد بهواسطه توانایی سیستم در ارائه مداوم اطلاعات مربوط، قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت میتواند باعث افزایش اثربخشی حسابداری مدیریتشده که این مورد با تئوری حسابداری مدیریت سازگار است.
خلاصه ماشینی:
"قابلیت سازگاری ممکن است از عواملی همچون: فقدان مهارتهای کافی در حوزۀ حسابداری5، سهامداران جدید، ترس از تغییرات و فقدان تعاملات سازنده فیمابین مدیران و کارکنان تأثیر پذیرد (اسکیپنز و جزایری6، 2003) گرچه در حالت سنتی از امکانات محاسباتی7 بهعنوان تسهیلگران تغییرات، یاد میشود، اما در صورت بهکارگیری سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه8 میتوان شاهد استحکام تکنولوژیکی و ثبات رویههای حسابداری مدیریت بود (طاهری، 1385).
برای مثال، در مواقعی که بهواسطۀ مقررات و یا تصمیمات استراتژیک جدید، سازمانها تصمیم به استفاده از روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت و یا شاخصهای کلیدی اضافی در ارزیابی عملکردشان میگیرند، این سطح قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت است که میتواند حدود اینگونه تغییرات را مشخص نماید.
این حالت میتواند از طریق سیستم اطلاعاتی یکپارچه تقویت شود، البته در صورتیکه امکان انجام برخی از اصلاحات به کاربران داده و یا امکان استفاده از اطلاعات در مواقع ضروری برای آنان فراهم شود (چپمن و کین، 2009).
بهعلاوه، اسکیپنز و جزایری (2003) همکاری بین بخشی و کارگروهی را مورد تشویق قرار دادند، زیرا معتقدند که سیستم برنامهریزی منابع سازمانی چند بخشی بوده و شرکتها را به خروج از پایگاههای محلی، وظیفهای و سنتی ترغیب و همچنین پیشنهاد میکند که مدیران و حسابداران مدیریت برای تشخیص ضعفهای موجود در رویههای گزارشگری جاری، باید موقعیت خود را ارتقاء دهند.
در نهایت نتایج پژوهش نشان داد بهواسطۀ توانایی سیستم در ارائۀ مداوم اطلاعات مربوط، قابلیت سازگاری حسابداری مدیریت میتواند باعث افزایش اثربخشی حسابداری مدیریت شده که این مورد با تئوری حسابداری مدیریت سازگار است."