چکیده:
طرف داران نظام مالکیت فکری مبانی مختلفی را برای توجیه آن ارایه می کنند. در نظریه ی کار،کاری که اشخاص برای خلق اثر فکری انجام می دهند به عنوان مبنای برای مالکیت پدید آودنده بر اثر فکری مطرح می شود. در تئوری شخصیت،مالکیت فکری وسیله ای برای فراهم کردن زمینه ی شکوفایی هر چه بیش تر شخصیت انسان از طریق ابراز اراده اش مطرح می گردد. نظریه های فایده گرایی و برنامه ریزی اجتماعی نیز سودمندی مالکیت فکری را برای جامعه ی انسانی مورد توجه قرار می دهند. مخالفان مالکیت فکری نیز ضمن رد بیش تر مبانی ارایه شده برای مالکیت فکری، این نهاد را موجب بروز بی عدالتی ، جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات و کند شدن روند ابداع و خلاقیت می دانند و خواستار جای گزینی آن با نظامی مناسب تر هستند اگر چه چشم انداز روشنی از نظام مورد نظر خود برای جای گزینی مالکیت فکری ارایه نمی کنند.
خلاصه ماشینی:
در مورد محصولات فکری نیز کار پدیدآورنده ی اثر یعنی کوشش فکری نویسنده یا هنرمند یا مخترع با مواد خام مربوط که همان حقایق و مفاهیم و دانش از پیش موجود است و می تواند به عنوان مشترکات عمومی تلقی شود؛ این مواد در هم می آمیزد و ثمره ی آن که کتاب یا طرح یا اختراع و مانند آن هاست به عنوان حقی طبیعی در مالکیت خالق آن قرار می گیرد.
اما اگر صرف نظر از ماهیت فرایند فکری منتهی به خلق اثر، کوشش و تلاش انجام شده برای آن را کار تلقی کنیم (که به واقع نیز چنین است ) آن گاه مالکیت فکری را می توان بر مبنای نظریه ی لاک توجیه 4 نمود.
این سخن اگر چه از حیث مطلوبیت کارهای فکری نسبت به کارهای بدنی دست کم برای بیش تر مخترعان ، نویسندگان و هنرمندان درست است ، اما اولا این مطلوبیت تا حدی ناشی از اهمیت و موقعیتی است که این قبیل کارها در جامعه دارند، نه سهل تر بودن آن ها؛ قطعا توانایی و مهارت خاصی که در انجام این کارها لازم است از توانایی های ابتدایی که کارگران ساده دارند بسیار بیش تر است و طبیعی است وقتی هم کسی با تلاش و کوشش بسیار چنین توانایی هایی را کسب نماید و به تبع آن موقعیت اجتماعی بالایی را نیز به دست آورد مایل نخواهد بود که کار و موقعیت شغلی خود را به کار و موقعیت شغلی پایین تری تنزل دهد.
WIPO Intellectual Property Handbook: Policy, Law and Use, Second edition, th Geneua, WIPO Publication, p.
WIPO Intellectual Property Handbook: Policy, Law and Use, Second edition, Geneva, WIPO Publication, 2004.