چکیده:
احمدبنحنبل نگاه تکریمآمیزی به اهلبیت(ع) و علی(ع) دارد. او در کتاب روایی خود، المسند، فضایل بسیاری را از خاندان رسالت نقل کرده است. در سخنان منسوب به او در کتب شرح حال و کتب تاریخی نیز میتوان نقل فضایل اهل بیت را مشاهده کرد. نگاه اجلالی او به اهلبیت(ع) نگاهی خاص و دارای ظرفیتهای ویژهای است. منزلتهایی که او برای اهلبیت(ع)برمیشمرد، به اندیشههای شیعه امامیه نزدیک است، مانند مرجعیت علمی، فضل تقدم در بین صحابه، ولایت و موالات، معیار سنجش نفاق و ایمان، نبرد برای تاویل در ادامه نبرد برای تنزیل، همترازی با قرآن و حسرت و تنافس صحابه به جایگاه اهلبیت(ع). او همچنین در منازعه با مخالفان همواره از اهلبیت(ع) جانبداری میکرد. در این پژوهش با اجتناب از تفسیر بهرای، مطالب متنوعی از او نقل و با دیدگاه شیعه تطبیق داده شده و افقهای نزدیک آنها بازنمایی شده است. نگارنده درصدد انتساب احمدبنحنبل به غیر مذهب خودش نیست اما نمیتوان از رویکردهای خاص او نیز چشمپوشی کرد. کتابهای حدیثی او بهویژه المسند و فضایل صحابه مرجع اصلی استناد در این پژوهش است.
خلاصه ماشینی:
برترین صحابه شیعیان امام علی7 را به عنوان سرسلسله اهلبیت: بعد از پیامبر9، افضل و برترین فرد امت میدانند که انبوه فضایلش موجب گزینش او به عنوان وصی پیامبر9 شده است.
این نظر هرچند با مبانی اندیشه کلامی ابنحنبل سازگاری کاملی ندارد، اما در مکتب او توجیهپذیر است و حاکی از نگرش مثبت عالمی شیعی به او و از این حیث متضمن قابلیت تقریبی است: احمدبنحنبل وارد کوفه شد و از عدهای از علمای حدیث آنجا، استماع حدیث کرد و با اینکه برای یادگرفتن حدیث خیلی حریص بود، نزد یکی از علمای کوفه که مشهور به تشیع بود نرفت، تا اینکه جمعی با احمد صحبت کرده و او را قانع کردند تا با آن مرد ملاقات کرده و از او هم اخذ حدیث کند.
در تأکید بر مرجعیت علمی امامان: احمد در کتاب المسند روایتهای درخور توجهی نقل کرده است؛ فردی نقل میکند: «درباره مسح از روی کفش از عایشه سؤال کردم، مرا به علی7 ارجاع داد و گفت او با پیامبر9 زیاد مسافرت میکرد، لذا مطلب را از علی7 پرسیدم» (همان: 254).
پیامبر بعد از تکرار دعوت و دریافت پاسخ انحصاری از علی7 او را برادر و خلیفه خود خطاب کرد (همان: 236 و ابنحنبل: 1/335).
از عایشه روایت شده است پیامبر9 در جنگی علی7 را در مدینه بهجای خود گماشت و این امر موجب حزن و گریه ایشان شد.
پیامبر فرمود: «شما نیستید بلکه آن فرد کسی است که در حال تعمیر کفش است» و علی7 مشغول به این کار بود (ابنحنبل، 1414: 4/68).