چکیده:
هدف:این پژوهش به منظور بررسی تأثیر عملکرد نظام خانواده بر بهداشت روانی اعضای خانواده(پدر،مادر و فرزندان) صورت گرفته است.روش:جامعهآماری پژوهش،خانوادههای مهاجر ایرانی و افغانی در کشور انگلستان بودند.مجموعا 45 خانواده(پدر،مادر و یک جوان 20-15 ساله خانواده)مرد بررسی قرار گرفتند.برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه بالینی با خانواده،پرسشنامه سلامت عمومی،پرسشنامه افسردگی بک،پرسشنامه ارزیابی همبستگی و انعطافپذیری خانواده و پرسشنامه محیط خانواده استفاده شد.دادههای پژوهش به کمک روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها:نتایج نشان داد که عملکرد کلی نظام خانوادههای"سالم"و"پریشان"کارآمد بوده و تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند،ولی عملکرد خانوادههای"افسرده"در مقایسه با دو گروه دیگر ناکارآمدتر بوده است. خانوادههای"افسرده"از همبستگی و انعطافپذیری کمتری برخوردار بوده و اعضاء ارتباط کمتری با یکدیگر داشتند.در خانوادههای"افسرده"قدرت به طور نامتعادل بین پدر و مادر تقسیم میشد و ائتلاف والد-فرزند بیشتر به چشم میخورد. و الدین خانوادههای افسرده در تربیت فرزندان ناهماهنگ بوده،از زندگی زناشویی رضایت کمتری داشتند و رابطه جوانان و و الدین دوستانه و رضایتبخش نبود.
خلاصه ماشینی:
"به کمک این مقیاسها رفتار خانواده در سه بعد اندازهگیری شد: الف)عملکرد خانواده؛این مقیاس بیان احساسات و افکار،ارتباط،همبستگی،انعطافپذیری،درگیری، نقشهای خانوادگی،ارتباط زناشویی،ارتاباط و الدین و جوان،ارتباط با محیط میزبان و ارتباط با خانوادههای اصلی3 را مورد بررسی قرار میدهد.
چشمداشتهای محیط خانوادگی خانوادههای افسرده در راستای چشمداشتهای اجتماعی که خانواده در آن قرار داشت نبود و معیارهای ارزشی متضاد با جامعه در این خانوادهها بیشتر از دو گروه دیگر دیده میشد(0/001 p< ،15/7 f ).
ارزیابی همبستگی و انعطافپذیری خانواده نشان داد که اعضای خانواده در گروه سالم در این زمینه بسیار راضیتر از خانوادههای افسرده بودند (0/05 p< ،4/12 f ).
ارزیابی همبستگی و انعطافپذیری خانواده در بررسی حاضر نیز نشان داد که همبستگی در خانوادههای سالم بالاتر از خانوادههای افسرده است و اعضای خانواده سالم رضایت بیشتری از همبستگی در خانوادههایشان گزارش نمودهاند(فلک11 ،1980).
بررسیها نشان دادهاند که در خانوادههای سالم و پریشان قدرت میان زن و شوهرها تقسیم میشود و بچهها نظرات خود را بیان میکنند که مورد احترام و الدین است؛اما در خانوادههای افسرده،یکی از و الدین دارای قدرت بیشتری در ساختار خانواده است(فلک،1980).
این بررسی نشان داد که خانوادههای دارای عملکرد کارآمد(خانوادههای سالم و پریشان)،محیط جدید را به عنوان عامل تهدیدکننده تلقی ننموده و با همبستگی بیشتر بر مشکلات تازه چیره شد و توانمندیهای خود را رشد میدهند ولی خانوادههای با عملکرد ناکارآمد(خانوادههای افسرده)با از دست دادن حمایت محیطی،اختلافها و بحرانهای خود را به محیط تازه منتقل نموده و به دلیل عدم کارآیی آنها در محیط جدید استرسها به مشکلات مرضی اعضاء آن انجامیده است."