چکیده:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی، تعیین روابط و سطحبندی عوامل مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه انجام شده است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری، شامل مدیران و استادان دانشگاههای پیامنور استان آذربایجان شرقی در حوزه علومتربیتی و مدیریت آموزشی میباشد. تعداد افراد جامعه آماری 45 نفر می باشد که به علت کم بودن تعداد، کل جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامهها با استفاده از نظریات متخصصان این زمینه بررسی و تأیید شد. برای بررسی پایایی پرسشنامهها ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اول 0/96 و ضریب همبستگی پیرسون با آزمون مجدد برای پرسشنامه دوم 0/93 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونهای و برای تعیین روابط و سطح بندی عوامل مؤثر از مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده است. نتایج آزمون t برای 18 عامل شناسایی شده، بیانگر این است که همه عوامل بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه تأثیرگذار و کلیدی میباشند و میانگین آنها بیش از حد متوسط میباشد. همچنین، نتایج تحلیل ISM و قدرت نفوذ- میزان وابستگی بر روی عوامل مؤثر نشان میدهد که عوامل در چهار سطح وابسته، مستقل، پیوندی، نفوذ دستهبندی میشوند و در خوشههای ارتباط و وابسته قرار دارند. عوامل فنی و پشتیبانی، مدیریتی و راهبردی و عوامل آموزشی و محتوا، نسبت به سایر عوامل از تأثیرگذاری بیشتری بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاههای پیامنور استان آذربایجان شرقی دارند.
خلاصه ماشینی:
تستا و فریتاس (Testa & Freitas, 2003) در پژوهشی با عنوان «عوامل حیاتی موفقیت برنامههای آموزش الکترونیکی: مطالعه اکتشافی در برزیل»، نیز در یک گروهبندی دیگر از عوامل اثرگذار بر موفقیت آموزشهای الکترونیکی بیان میکنند که این عوامل موفقیت آموزش الکترونیکی در پنج دسته قرار میگیرند: توجه به تجارب و پیش زمینههای گروه آموزش (ویژگیهای افراد درگیر در فرآیند آموزش الکترونیکی، مهارتها و تجارب مدیران، متخصصان رایانه، آموزش دهندگان و مشاوران)، ویژگیها و رفتارهای دانشجویان (ایجاد ارتباط و شناخت کافی با دانشجویان، بر طرف کردن نیازهای آموزشی دانشجویان به اندازه کافی، کمک به انطباق دانشجویان با محیط مجازی یادگیری و پیشگیری از احساس منزوی شدن و کنار ماندن دانشجویان)، مدل یادگیری (وجود مدل تعریف شده برای آموزش، ایجاد مدل آموزشی مبتنی بر تعامل و همکاری، توجه ویژه به طراحی مبتنی بر آموزش، احترام به ویژگیهای فرهنگی دانشجویان)، ارزیابی فنآوری (قابلیت ارزیابی زیرساختها، قابلیت ارزیابی نرمافزارها، جلوگیری از تمرکز بیش از حد بر جنبههای فنی) و ایجاد و مدیریت روابط راهبردی (ارزیابی قابلیتهای برنامه آموزشی، گرایش به تکامل با ایجاد اتحادهای راهبردی).
پرسشنامه اول، به منظور شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاهها، با استفاده از تحقیقات انجام شده در این راستا و مصاحبه با خبرگان یادگیری الکترونیکی با 18 سؤال تدوین به این ترتیب: وجود مدلها و راهبردهای یادگیری اثربخش، فرآیندهای مناسب مالی، اثربخشی فعالیتهای مدیریتی، تناسب تخصص و توانمندی مدرسان و طراحان با نیازهای دوره آموزشی، مستندسازی فعالیتهای آموزشی، وجود ویژگیهای تعاملی در دروس بین دانشجو و استاد، احترام به ویژگیهای فرهنگی و ارزشی دانشجویان، جلوگیری از تمرکز بیش از حد بر جنبههای فنی، سواد اطلاعاتی دانشجویان و استادان، ایجاد نگرش مثبت در دانشجویان نسبت به یادگیری الکترونیکی، ایجاد نگرش مثبت در اعضای هیأت علمی نسبت به یادگیری الکترونیکی، ارزیابی اثربخش شیوه تدریس، فراهم سازی زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات مناسب، قوانین و مقررات آموزشی و استانداردها، قابلیت اطمینان سیستم و در دسترس بودن، کاربر پسند بودن سیستم آموزش الکترونیکی، سادهسازی محتوای دروس و بهبود کیفیت آن، استقرار سیستم پشتیبانی فنی و اداری اثربخش.