چکیده:
با توجه به اینکه جامعهکنونی ما درحال گذار از هویت سنتی به هویتمدرن است، پژوهش حاضر درصدد است، با اتکا به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی تناقضهایی بپردازد که جوانان بهلحاظ هویتی در بافت زندگی روزمره با آنها مواجه میشوند. این پژوهش کوشیده است ازطریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریهزمینهای دست یابد. براساس روش نمونهگیریهدفمند و معیار اشباعنظری، با 28 نفر از جوانان 20 تا 30 ساله شهر اصفهان مصاحبه صورت گرفتهاست و اطلاعات بهدستآمده از مصاحبهها رمزگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقولههای بهدستآمده تجزیه و تحلیل شدهاند. یافتهها با استفاده از روش نظریه زمینهمحور شامل 21 مقوله است. مقوله محوری این بررسی «انتخابگری عناصر هویتی» است، بهطوریکه مقولات دیگر را دربرمیگیرد. براساس مقوله هسته دو مورد از یافتههای پژوهش، تقابل بافتی سنت و تجدد و فردگرایی فزاینده است. براساس نتایج، مهمترین دستاوردهای تحقیق به نوعی فردگرایی فزاینده بهسمت هویت مدرن و نیز تقابل بافت سنتی و تجدد اشاره دارد. عامل سن و ترجیحات و ذائقههای جوانان نیز بسترساز به حساب میآید که نوعی شکاف نسلی را میان آنان و والدینشان بهوجود آوردهاست. سپس، نظریه زمینهمحور بهدستآمده، در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این میان، کششی به سمت هویت فردیتیافتة جدید، ساختارشکنی و گاه رفتارهایی متفاوت با آنچه بافت کلی اجتماع تأیید میکند، در ذائقه و گرایشهای فرد پدید میآید که جوان را در تعارض میان ارزشهای جمعگرا و ارزشهای فردگرا قرار میدهد و موجب دوگانگی در انتخاب نوع کنش در ارتباط با خود (تناقض ذهنی)، خانواده و جامعه میشود.
مفاهیم، مقولات و مقولة محوری استخراجشده از دادههای کیفی (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) نمونة مقوله: تقابل بافتی سنت و تجدد یکی از پایههای اساسی پژوهش حاضر، تضاد و تعارض میان برخی ارزشهای و عناصر سنتی و مدرن است که در جامعة درحال گذار وجود دارد، اگرچه همة چالشهای هویتی لزوما از این تضادها ناشی نمیشوند.
اینویژگی جامعة درحال گذار باعث بهوجودآمدن نوعی دوگانگی و تناقض در مسیر برساخت هویت میشود که جوانان را با مسائلی مانند حجاب، زیبایی، بعضی آزادیهای فردی و بعضی تفریحات برای دختران و موارد دیگر، که نوعی فشار اجتماعی پنهان در آنها وجود دارد، مواجه کردهاست و انتخاب آزادانه را از آنان سلب کردهاست و آنها را برسر دوراهی انتخاب عناصر هویت سنتی و عناصر هویت مدرن قرار دادهاست.
فردیت در جامعة نیمهسنتی ایران، که ارزشها، سنتها و هنجارهای خاص خود را دارد و شاهد ورود هنجارها و ارزشهای جدید به آن است، رو به افزایش است؛ مثلا، جوانان در اینزمینه به تجربة داشتن خانه مستقل از خانواده در زمان مجردی، تعریف چهارچوبهای اجتماعی به صورت فردی (که نوعی تکثر در تعریف دین، اخلاق و رابطه با دیگران را بهوجود آوردهاست) و انتخاب شریک زندگی بهطور شخصی را اشاره کردند و برخی ساختارها و تعاریف ذهنی و قواعد جاافتاده را در خانواده و جامعه مانع تمایل و انتخاب خود میدانستند."