چکیده:
همواره بحث بر سر منشأ ارزش اخلاقی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین مباحث در میان فیلسوفان اخلاق بوده و سبب تقسیم مکاتب اخلاقی به واقعگرا و غیرواقعگرا گشته است. عرفگرایی ثبوتی، یکی از اقسام غیرواقعگرایی است. دایره شمول عرفگرایی ثبوتی، تمام مکاتبی را دربردارد که عرف را به عنوان منشأ ارزش اخلاقی معرفی میکنند. دیدگاه عدالت اجتماعی جان رالز یکی از دیدگاههای مهم در فلسفه اخلاق شمرده میشود که درباره عرفگرا بودن یا نبودن آن تردید وجود دارد. برخی بر واقعگرا بودن دیدگاه رالز تأکید دارند و عرفگرا بودن آن را نفی میکنند، ولی برخی دیگر بر غیرواقع بودن دیدگاه وی از نوع عرفگرایی اصرار میورزند. در این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به برخی از دلالتهای عرفگرایانه دیدگاه رالز اشاره شده، همچنین دیدگاه یادشده بنا بر احتمال عرفگرا بودن ارزیابی انتقادی شده است.
The question of the origin of moral values has always been among the most important and challenging questions for moral philosophers dividing moral schools into realist and non-realist. Positive secularism is a branch of non-realist school of thought. It includes all schools that regard common parlance as the origin of moral values. John Rawls' theory of social justice is an important theory in moral philosophy. It is not clear whether or not it is secular in nature. Some consider it as realist negating that it is secular whereas others term it as non-realist and secular. Using a descriptive – analytic methodology، this study alludes to some of the secular implications of Rawls' theory. It critically assesses this theory if it happens to be a secular one.
خلاصه ماشینی:
"تاکنون بررسی ادعای رالز درباره کیفیت شکلگیری اصول اخلاقی و نیز توجیهات وی بر ادعای یادشده، یعنی پرده جهل و موازنه تأملی نشان داد که بر اساس این تقریر، دیدگاه وی دیدگاهی عرفگرایانه است؛ بدین معنا که در مقام ثبوت عرف تعیینکننده ارزش اخلاقی است.
اشکالهایی که دراینباره به رالز مطرح است این است که اولا تفکیک اموری که اطلاع افراد از آنها لازم است و اموری که افراد باید بدانها جاهل باشند با چه معیاری صورت گرفته است؟ ثانیا اگر ارزشها را عرف تعیین میکند، ارزش خیرات اولیه که رالز اطلاع افراد از آن را لازم میداند، از کجا ناشی شده است؟ اگر منشأ آن نیز عرف است، کدام عرف و در چه شرایطی آن را ارزشمند دانسته است و آیا ارزش این امور برای همه معتبر است یا تنها برای افرادی که آن را وضع کردهاند، چنین است؟ به نظر میرسد نمیتوان ارزش این امور را به عرف نسبت داد؛ زیرا چهبسا بسیاری از افراد این امور را خیر ندانند یا دستکم آنها را خیرات دارای اولویت و اهمیت درجه اول زندگی خود تلقی نکنند و توزیع امور دیگری مانند رفع نیازهای مادی و اقتصادی را مقدم بر آزادی بدانند (Hart, 1973, p.
در صورتی که منشأ ارزش این امور عرف نیست، عرف را نمیتوان بهطور مطلق منشأ ارزش دانست و باید به این پرسش پاسخ داد که: منشأ ارزش آنها چیست؟ در دیدگاه رالز، گرچه عرف واضع ارزش دانسته شده است، در حقیقت با تحمیل تصورات خاصی از خیر در قالب خیرات اولیه به افراد ـ که در نتیجة آن همة افراد مجبورند دیگر ارزشها را در آن چارچوب تعیین کنند ـ نظریه ارزشی لیبرالیسم اتخاذ شده است؛ بهطوریکه اگر خیرات دیگری بهعنوان خیرات اولیه در نظر گرفته میشد، مردم بر اصول ارزشی دیگری توافق میکردند (Nagel, 1973, p."