چکیده:
دولت ایوبی در ناآرام ترین روزگاران شامات پدید آمد؛ یعنی سده ششم هجری که از بحرانی ترین برهه های زمانی در حوزه غرب دنیای اسلام به شمار می رود. روی دادهای برآمده از جنبش ها و هجوم های وحشیانه صلیبی به میراث دولت فاطمی در خدمت اتابکان سلجوقی، از حوادث عرصه سیاسی این دوران است.
قلمرو ایوبیان از مصر تا جزیره «فراتیه» گسترده بود و خودش کانون میراث تمدنی و خاستگاه روی دادهای فراوان به شمار می رفت. با توجه به تاثیرگذاری این دولت اسلامی در جهاد با دشمنان صلیبی، پرداختن به نظام حکومتی و دیوان سالاری آن در این حوزه تمدنی برای آگاهی از سامانه اداری و دیوانی و حکومتی اش، بسیار مهم می نماید. بنابراین، این مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی در پی تبیین و تحلیل ساختار نظام حکومتی و دیوان سالاری ایوبیان است و به بررسی پیشینه تاریخی و روند پیدایی آن در این حوزه تمدنی خواهد پرداخت. فرضیه ای که در این مقاله آزموده می شود، چنین است: «ساختار حکومتی و اداری ایوبیان بیش از تاثیرپذیری از نظام فاطمیان، از ساختار حکومتی و اداری سلاجقه و اتابکان آنها و اوضاع و نیازهای روزگار خودش تاثیر پذیرفته و بر پایه نیازهای زمانه، متحول شده است».
خلاصه ماشینی:
دگرگونی نظام حکومتی و دیوانسالاری ایوبیان از خلافت تا سلطنت مصر و شام دو منطقۀ همواره مهم و برجسته پس از فتوحات اسلامی تا عصر طولونیان (صبحی، 61 ـ 69) و اخشیدیان (همان، 70 ـ 73) بودند که مردمانشان سالها به خلافت بغداد وفادار ماندند تا اینکه دولتهای نیمهمستقل و مستقل در این سرزمینها پدید آمد و روابط آنان با دولت مرکزی گاهی قوت میگرفت و گاهی به ضعف دچار میشد.
صلاحالدین نخستین کسی بود که برای احیای خلافت عباسی در مصر تلاش کرد (خربوطلی، 139 ـ 140)، اما بهرغم این ماجرای ظاهری، سلطان ایوبی در باطن بر اوج هرم نظام اداری ـ سیاسی و نظامی جای داشت و با قدرت مطلق، به مدیریت قلمرو خودش میپرداخت و درباره همه شئون مملکت تصمیم میگرفت و از طریق شبکه گستردهای از پیکها، با دوردستترین بخشهای مرتبط بود (عاشور، آ، 28).
ایوبیان نیز پس از رفتن به مصر و دستیابی به قدرت، تغییرانی در ساختار قدرت پدید آوردند؛ چنانکه سلطان صلاحالدین ایوبی بر اثر سرگرمی فراوانش به کارهای نظامی و جهاد بر ضد صلیبیان در جبهه شام و نبودش در قاهره، نظام اداری «نایبالسلطان» را پدید آورد (عاشور، آ، 29).
نایبالسلطان دومین شخصیت قدرتمند پس از سلطان در نظام ایوبی به شمار میرفت، اما افزون بر این، صلاحالدین نایبان خاصی بر مناطق مختلف قلمرو خود گمارده بود که هر یک از این نواب مسئول رسیدگی به همه کارهای لشکری، دارایی، اطلاعرسانی (برید و اخبار)، دینی (التزام به شریعت و اجرای آن)، تألیف قلوب آنان بر پایه دوستداری سلطان، پشتیبانی و نگاهداری از مملکت و منطقه زیر فرمان وی، حمایت از اهل ذمه (به شرط فرمانپذیری آنان) و تأدیب و گوشمالی آنان (هنگام سرکشی آنان) بودند (وائل، 125).