چکیده:
از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺎرﻓﯽ ﮐﻪ ﻗﺮآن ﻣﺎ را ﺑﺎ آن آﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﺳﺎزد، وﺟﻮد ﺳﺎﺣﺖ ﻫﺎی ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺮای ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ، ﮐﻪ از آن ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻠﮑﻮت ﯾﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮاﺳﺎس اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻋﺎرﻓﺎن و ﻓﯿﻠﺴﻮﻓﺎن ﺻﺪراﯾﯽ و اﺷﺮاﻗﯽ ﺑﺮای ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮدی ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ. از ﻣﻨﻈﺮ اﻫﻞ ﻟﻐﺖ، ﺣﮑﻤﺎی ﺻﺪراﯾﯽ و اﺷﺮاﻗﯽ، ﻋﺮﻓﺎ،ﮐﺘﺎب ﻣﻘﺪس و ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ و رواﯾﺎت، ﻣﻠﮑﻮت ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺑﺎﻃﻦ و ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ ﻃﻮری ﮐﻪ اﺣﺎﻃﮥ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎﻃﻦ ﺣﺎﮐﯽ از اﻧﺘﺴﺎب اﺷﯿﺎ ﺑﻪ وی و رﺑﻮﺑﯿﺖ و ﻗﺪرﺗﺶ ﺑﺮ ﻣﻮﺟﻮدات اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺣﺎﮐﯽ از اﻣﮑﺎن ﺷﻨﺎﺧﺖ اﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮده و ﺑﻪ ﻧﻈﺮﮐﺎﻣﻞ ﺗﺮﯾﻦ راه ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻠﮑﻮت راه ﺗﻔﮑﺮ و ﻋﻤﻞ ﺗﻮاﻣﺎن اﺳﺖ. از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺴﺘﯽ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ » ﻣﻠﮑﻮت « ﻋﺎﻟﻢ وﺳﯿﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ارواح ﻣﻮﺟﻮداﺗﯽ ﺑﻮده ﮐﻪ در ﻋﺎﻟﻢ اﻣﮑﺎن ﻣﺴﺘﻘﺮﻧﺪ و ﻫﺮ ﯾﮏ از آﻧﻬﺎ دارای درﺟﺎت ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. از اﻫﺪاف و دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ اﻣﮑﺎن ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﺛﺒﺎت اﯾﻦ آﻣﻮزه ﻗﺮآﻧﯽ و ﻟﺰوم اﯾﻤﺎن ﺑﻪ آن وآﺛﺎر داﻧﺴﺘﻨﺶ ﻧﻈﯿﺮ آﺛﺎر ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ و ﻟﻮازم اﻋﺘﻘﺎدی ﭘﺬﯾﺮش آن در اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺳﯽ،ﮐﻤﺎل وﮔﺮاﯾﺶ ﻫﺎی اﺧﻼﻗﯽ اﺷﺎره ﻧﻤﻮد. از دﺳﺘﺎورد ﻫﺎ و ﻟﻮازم ﻫﺴﺘﯽ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﻠﮑﻮت ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮارد اﺷﺎره ﮐﺮد: 1.ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮداری ﻣﻮﺟﻮدات ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ از اواﻣﺮ و ﻧﻮاﻫﯽ اﻟﻬﯽ؛ 2. ﻋﺎری ﺷﺪن ﻧﻔﺲ از ﻋﻼﺋﻖ ﻣﺎدی ﺑﺮ اﺛﺮ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻮت؛ 3. ﺗﻔﺎﺿﻞ اﻧﺴﺎن ﺑﺮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن در ﺳﻠﻮک ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ؛ 4. ﺗﺠﺴﻢ اﻋﻤﺎل؛ 5. ﺗﺴﺒﯿﺢ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﻮﺟﻮدات در ﻋﺎﻟﻢ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ از آﺛﺎر اﯾﻤﺎن ﺑﻪ ﻣﻠﮑﻮت در ﻧﮕﺮش ﻫﺎی ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ اﺧﻼﻗﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ : 1.ﻧﻘﺶ اﯾﻤﺎن ﺑﻪ ﻣﻠﮑﻮت در ﺗﻌﺎﻟﯽ اﻧﺴﺎن؛ 2. ﻣﻠﮑﻮت و ﭘﺎداش اﻋﻤﺎل؛3. ﻣﻘﺎم ﯾﻘﯿﻦ؛ 4. ﺗﺴﻠﯿﻢ و ﻋﺒﻮدﯾﺖ در ﻗﺒﺎل ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﯽ اﺷﺎره ﻧﻤﻮد.
خلاصه ماشینی:
"٢. راه های درک حقایق ملکوتی با ملاحظه قرآن ، روایات و کتب فلسفی و عرفانی، سه دیدگاه کلی در بارة نحوة ادراک این حقیقت مشاهده میشود، بدین ترتیب که در پاره ای از متون نظیر برخی آثار شیخ اشراق (سهروردی، ١٣٧٥، ص ٩٧-٩٦) و ملاصدرا (صدرالدین شیرازی، ص ١٤١) و برخی توصیه های ادبی و اخلاقی بزرگانی نظیر لقمان حکیم و شهید ثانی آمده است که با روش استدلال عقلی میتوان به شناخت عالم ملکوت دست یافت (سلوک فکری) ولی در قبال آن دیدگاهی(سهروردی، شهرزوری، فخر رازی، حسن زاده آملی، شیخ حر عاملی) معتقد است که درک چنین حقیقتی جز از راه شهود عملی امکان پذیر نخواهد بود (سلوک عملی)، اما بر اساس دیدگاهی دیگر (ملاصدرا، سهروردی، دیلمی، اخوان الصفاء، ابن شعبه )، هر یک از دو روش مذکور توأمان میتوانند در جهت ادراک عالم ملکوت توسط انسان ، راه گشا باشند.
٤. علامه تهرانی علامه تهرانی از عالم ملکوت به حقیقت و باطن اشیا یاد کرده اند که در واقع قوام موجودات مادی به این باطن ملکوتی است که از اشراف خاصی نسبت به عالم ماده برخوردار است (حسینی تهرانی، ١٤٢٧ق ، ج ٣ ، ص ١٢٧-١٢٦)، ایشان معتقدند که برای هر موجود، یکی از ملائکه موکل شده تا تدبیر امور وی را عهده دار باشند و این بیان با آنچه پیشتر گفته شد کمیمتفاوت به نظر میرسد، زیرا درکلام ملاصدرا، علامه و شهید مطهری از این عالم به عنوان عالم مشتمل بر ارواح و باطن موجودات سخن گفته شده و سخنی از ملائکه موکل بر موجودات به میان نیامده است ، هرچند در مقام جمع بندی میتوان کلام ایشان را به گونه ای تبیین نمود تا منافاتی باکلام سایرین نداشته باشد، بدین نحوکه هریک از موجودات دارای حقیقتی روحانیاند ولی در عین حال از سوی خداوند برای هریک ازآنها فرشته موکلی گماشته شده تا تدبیر امورشان را بر عهده داشته باشد و این فرشته خود نیز دارای حقیقت ملکوتی است ."