چکیده:
تبیین برخی از آیات قرآن کریم، به جهت محذورات کلامی و فلسفی در فهم ظاهری از آن،
یکی از مباحث پرچالش در حوزة علوم قرآن و تفسیر بوده و از این رهگذر برخی از مفسران
به دلالت ظاهری این آیات تمسک کرده و برخی نیز نگرش تاویلی و فهم باطنی را برگزیده
اند؛ در این میان مفسرانی چون شیخ محمد عبده، علامه طباطبایی و آیت الله جوادیآملی، با
رویکردی نوین، در عین اصرار بر چارچوب و اشارات معنای ظاهری، قائل به فهمی تکوینی
و تمثیلی از این آیات شدهاند. از نظر ایشان مواردی چون تخاطب خداوند با ملائکه، نافرمانی
ابلیس، اسکان آدم ع در بهشت، فریب وی توسط ابلیس، عرضه امانت الهی به آسمان و
زمین، خشیت و اطاعت ایشان و ... همگی ریشه در امری تکوینی و حقیقتی غیبی داشته که با
بیانی تمثیلی بیان شده ست. این مقاله میکوشد که در ابتدا رویکرد تمثیل تکوینی در تبیین
این آیات را بررسی کند و در ادامه با اشاره به برخی از نقدها و مخالفتها و با ارائة شواهد و
خاستگاههای تفسیری، فلسفی و عرفانی، آن را سنجیده و ارزیابی نماید
خلاصه ماشینی:
"١. طریقۀ صدرا در تفسیر متشابهات یکی دیگر از خاستگاه های تفسیری که میتواند براندیشۀ تمثیل تکوینی- خصوصا بر صاحبان تفاسیر المیزان و تسنیم - تأثیر مستقیم داشته باشد، طریقۀ صدرالمتألهین شیرازی در تفسیر متشابهات قرآن کریم است ، وی در برخی از آثار خود به روش فهم متشابهات قرآن ، از جمله آیاتی چون «ید الله فوق أیدیهم » ،«استوی علی العرش »، «جاء ربک » و نیز مواردی چون «وجه »، «ضحک »، «حیاء»، «غضب »، پرداخته و در این باره چهار رویکرد را مطرح مینماید (صدرالمتالهین ، تفسیر القرآن الکریم ، ج ٦، ص ٣٥ ؛ الحکمـٔە المتعالیه ، ج ٢، ص ٣٤٤ ؛ سه رسالۀ فلسفی، ص ٢٨٥).
به عنوان مثال ، محذور امر تشریعی و تکوینی که در بیان صاحبان المیزان و تسنیم ، حجتی بر حمل آیات خلقت بر سبیل تمثیل ، آورده شده ، بدون این رویکرد نیز قابل رفع است ، چرا که همان گونه که صاحب تسنیم نیز گفته است ، «عصمتی که تکلیف مولوی با آن ممکن نیست همانا عصمت ضروری است که عصیان با آن ممتنع است و اما عصمتی که عصیان با آن امکان دارد ولی واقع نمیشود، نظیر عصمت انسان های معصوم ، تکلیف مولوی با آن جمع میشود» و در نهایت نیز این گونه نتیجه میگیرد که «حمل جریان امر به سجده بر تمثیل ، مبتنی بر آن است که فرشتگان مأمور، دارای عصمتی باشند که عصیان با آن ممتنع است وگرنه جریان مزبور بر ظاهر خود حمل میشود و امتناع ابلیس در امتثال هم عصیان مصطلح خواهد بود."