چکیده:
دین توسط انبیای الهی، برای پاسخ به دغدغه رسیدن به کمال و خوشبختی، این گرایش ذاتی و فطری انسان، به کمک انسان ها شتافته و برنامه ای را با هدف تربیت انسان برای رسیدن به کمال حقیقی و واقعی ارائه نموده است. این برنامه مشتمل بر سه شاخه مهم عقاید، اخلاق و فقه می باشد. فقه اسلامی، عهده دار اصلاح رفتارهای بشری و تربیت انسان متعالی در حوزه رفتارهاست و فقه قرآنی، نمونه بارز این نگرش است. هدف این تحقیق، تبیین الگوی ارائه شده قرآنی(فقه تربیتی)، و اثبات وجود چنین نگاهی با روش کشف و استخراج و بیان نمونه هایی از فقه القرآن با صبغه تربیتی همچون آیاتی است که به تشویق و تنبیه مکلف(متربی)، یا به اصل توانایی مکلف توجه نموده است.
Religion، through Divine Prophets، has come to the help of human beings to answer human concern for achieving perfection and happiness and has presented a program targeted at training man for achieving true and real perfection. This program consists of three important branches of ideas، ethics، and jurisprudence. Islamic jurisprudence undertakes correcting human behavior and training transcendent human beings in behavioral fields; and the Qur’ānic jurisprudence is an obvious instance of this perspective. The purpose of this research is to elucidate the provided Qur’ānic pattern (educational jurisprudence) and to prove the existence of such a perspective by means of exploring، extracting، and explaining some examples of fiqh al-Qur’ān with an educational tone، like the verses concerning encouragement and discouragement of the mukallif (religiously accountable) (trainee)، or the verses that have paid attention to the very potential of the mukallif.
خلاصه ماشینی:
هدف این تحقیق، تبیین الگوی ارائه شده قرآنی(فقه تربیتی)، و اثبات وجود چنین نگاهی با روش کشف و استخراج و بیان نمونههایی از فقه القرآن با صبغه تربیتی همچون آیاتی است که به تشویق و تنبیه مکلف(متربی)، یا به اصل توانایی مکلف توجه نموده است.
2- پیشینه تحقیق پیرامون مباحث تربیتی در قرآن، کتابهایی همچون قرآن و تربیت (رضایی اصفهانی: 1394) و مبانی تربیت از دیدگاه قرآن (بهشتی: 1391)، و مقالاتی همچون «رابطه تعلیم و تربیت از منظر قرآن» (هاشمی، پژوهشهای قرآنی: 1389) نوشته شده است، لکن امتیاز و وجه نوآوری مقاله حاضر این است که اولا جستار حاضر به دلیل رویکرد فقهی، به کمک آیات الاحکام به دنبال اثبات نظریه فقه تربیتی بوده و ثانیا در صدد تبیین و توضیح آمیختگی آیات الاحکام با مباحث تربیتی همچون اصول و روشهای تربیتی است و تأیید و تأکیدی بر پیشنهاد تدوین کتابهای فقهی _ تربیتی با توجه به الگوی قرآنی آن میباشد.
تربیت اگر بر اساس ملاحظه ظرفیتها و استعدادها صورت نگیرد، نهتنها رشد دهنده نخواهد بود، بلکه تباهگر و هلاک کننده خواهد بود و جالب است که آیات قرآن نیز بر این ویژگی انسانها (که دارای مراتب و مراحل مختلفیاند) اشاره دارد؛ مثل آیه شریفه: (ما لکم لا ترجون لله وقارا * و قد خلقکم أطوارا) (نوح/13و14)؛ «شما را چه میشود که خدای را به بزرگی باور ندارید و حال آنکه شما را گوناگون آفریده است.