چکیده:
هدف مقالۀ حاضر، بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان شرح شطحیّات روزبهان بقلی شیرازی و جواهرالاسرار شیخ آذری اسفراینی است. نتایج به دست آمده حاکی است که مؤلفان مذکور با آسیبشناسی عرفان و تصوف از سویی به نقد، و از دیگر سو به دفاع از شطّاحان همت گماردهاند. فارسی بودن زبان هر دو کتاب، نگاه توأم با تکریمِ مؤلفان به مشایخِ عرفان و تصوف، شرح حروف مقطّعه و کلام شِبهشطح حضرت رسول (ص) و شطحیّات مشایخ صوفیه، برخی از مشترکات این دو کتاب میباشند. اما در باب تفاوتها میتوان چنین گفت که پرداختن به کلام شِبهشطح خلفای اربعه از اختصاصات شرح شطحیّات است؛ و در مقابل، پرداختن به شطحیّات منظوم متصوفه از اختصاصات جواهرالاسرار؛ دیگر اینکه روزبهان هم خود شطّاح بوده و هم علاقۀ او به شطحیّاتِ حلاج کاملاً در تألیف او پیداست، این در حالیاست که از آذری هیچ شطحی گزارش نشده، او را میتوان در مکتب صحو تعریف کرد و اینکه شرح شطحیّاتِ مشایخ گویا برای او بالسّویه بودهاست. نوع جهانبینی مؤلّفان از دیگر عواملی است که بر محتوای این دو مکتوب تأثیر داشتهاست. همچنین نثر فنّی روزبهان، در مقابل نثر نسبتاً روان شیخ آذری از دیگر وجوه این تمایز است.
The goal of this study is surveying the similarities and differences between “Sharh-e-Shatahiyat” by Rouz Bahan Baqli and “Javaher-ol-Asrar” by Shaikh Azari Esfarayeni. The results indicated that these authors, through a pathology of Mysticism, have criticized the Sufi elders on the one hand, and have defended them on the other. Some of the common points of Sharh-e-Shatahiyat and Javaher-ol-Asrar include their Persian language, the respectful view of authors to Masters of Sufism and Mysticism, interpretation of Moqattae letters and semi-theophany words of the Prophet Mohammad and the theophany locutions of elders of Sufism, using verses from Holy Quran and the Prophet’s utterances while interpreting theophany locutions. Regarding differences could be said that paying attention to semi-theophany locutions of Kholafay-e Arbae (the four Caliphs) is one of the characteristics of Sharh-e-Shatahiyat, was interpreting versified theophany locutions of mystical poets is the feature of Javaher-ol-Asrar. Moreover Rouz Bahan himself is a master of theophany locutions, and his interest in Hallajʼs theophany locutions is obvious in his work. Such locutions, by Azari have not been reported, and, therefore, he can be counted as a member of Sahv School, who regarded all locutions from all sheiks. Differing ideologies of the two authors is also among the effective factors the content of the two works. Technical and difficult prose style of Rouz Bahan, in comparison with the relatively flowing prose of Shaikh Azari is another aspect of their distinction.
خلاصه ماشینی:
اما در باب تفـاوت هـا میتوان چنین گفت که پرداختن به کـلام شـبه شـطح خلفـای اربعـه از اختصاصـات شـرح شــطحیات اســت ؛ و در مقابــل ، پــرداختن بــه شــطحیات منظــوم متصــوفه از اختصاصــات جواهرالاسرار؛ دیگر اینکه روزبهان هم خود شطاح بوده و هم علاقۀ او به شطحیات حلاج کاملا در تألیف او پیداست ، این در حالیاست که از آذری هیچ شطحی گزارش نشده ، او را میتوان در مکتب صحو تعریـف کـرد و اینکـه شـرح شـطحیات مشـایخ گویـا بـرای او بالسویه بوده است .
در مقابل ، موافقان عرفان و تصوف نیز در دفاع از اندیشه های خود، آثار بسیاری تألیف کرده اند که به طور خاص در زمینۀ شطح و شطح شناسی و رفع اتهام از شطاحان ، میتوان به آثاری چون اللمع فی التصوف ابونصر سراج (٣٧٨ هـ)، شرح شطحیات روزبهان بقلی (٦٠٦ هـ ) و جواهرالاسرار شیخ آذری اسفراینی (٨٦٦ هـ) اشاره کرد.
در این پژوهش ، برای اولین بار به شیوة توصیفی-تحلیلی، شرح شطحیات روزبهان بقلی با جواهرالاسرار شیخ آذری اسفراینی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است .
١-٢- پیشینۀ تحقیق در مورد روزبهان و شرح شطحیات مقالاتی چون «نگاهی به مفهوم إلتباس در نزد شیخ روزبهان بقلی شیرازی» در مطالعات عرفانی (١٣٨٩)، «بررسی و تحلیل کاربرد آیات و احادیث در شرح شطحیات روزبهان بقلی » در متن پژوهی ادبی (١٣٩٢)، و کتابی چون «روزبهان بقلی (تجربۀ عرفانی و شطح ولایت در تصوف ایرانی)» توسط انتشارات امیرکبیر (١٣٨٢) به چاپ رسیده اند.
ک: هندوشاه استرآبادی، ١٣٨٨: ٣٧٤/٢- ٣٧٧ ؛ سمرقندی، ١٣٦٦: ٣٠٠-٣٠٣ ؛ هدایت ، ١٣٨٥: ٥٩ ؛ آذر بیگدلی، ١٣٣٨: ٤٤٣/٢- ٤٥١ ؛ شوشتری، ١٣٧٦: ٢/ ١٢٥-١٢٦ ؛ خواندمیر، ١٣٦٢: ٦١/٤ ؛ و آذری اسفراینی، ١٣٩٠: سی و یک - چهل و دو).