چکیده:
براساس نظریات روانشناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دورههای نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد. در این ناخودآگاه جمعی، تصاویر ازلی و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ، آنها را «کهنالگو» مینامد. مهمترین کهنالگوها از نظر او، سایه، نقاب، آنیما و آنیموس هستند. آنیما شاید مهمترین این کهن الگوها باشد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق میشود. این کهنالگو، در تمامی آثار ادبی جهان مشاهده می شود وشاعران و نویسندگان، آثار ادبی خود را با الهامگرفتن از آن غنا بخشیدهاند. بدر شاکر السیّاب و قیصر امینپور نیز از شاعرانی هستند که با الهامگرفتن از این کهنالگو، احوال درونی خود را آشکار نمودهاند. در پژوهش حاضر، به بررسی وتطبیق این کهنالگو در شعر این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته میشود. نتایج این پژوهش، نشان میدهد که حضور آنیما، یکی از مهمترین تکیهگاههای عاطفی این دو شاعر بوده است که با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و جغرافیاییشان، به گونههای متفاوتی در اشعار آنها ظهور یافتهاست.
According to Carl Gustav Jung, a Swiss psychologist, the collective unconscious is a heritage left by early generations of human ancestors, which is present within the minds of every individual. In this collective unconscious, there are some eternal images and common universal concepts, called ''archetype'' by Jung. He considers the main archetypes as shadow, mask, anima, and animus, the most important of which is probably anima, referring to the feminine inner personality in the unconscious of a man. This archetype is observable in all literary works of the world, and it has been an inspiration for poets and writers to enrich their works. Badr Shakir al-Sayyab and Qeysar Aminpour are among those poets who have revealed their inner feelings being inspired by this archetype. This article aims at studying and comparing this archetype in their poetry using the comparative approach of the American school. The findings of this study reveal that the presence of anima is one of the most important emotional bases for the two poets, which has appeared in different forms based on the different cultural and geographical conditions they lived in.
خلاصه ماشینی:
بررسی و تطبیق کهن الگوی آنیما در شعربدر شاکر سیاب و قیصر امین پور (علمی- پژوهشی) عباس گنجعلی*١ نعمان انق ٢ چکیده براساس نظریات روان شناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد.
در شعر دو تن از شاعران بلند آوازة عربی و فارسی، بدر شاکر سیاب و قیصر امین پور، اشاره های بسیار جالبی به چشم میخورد که نشان از حضور یکی از این کهن الگوها، یعنی کهن الگوی آنیما در اشعار آن دوست .
١-١- بیان مسئله نوشتۀ حاضر، بر آن است تا به بررسی و تطبیق ویژگیهای بارز این کهن الگو در اشعار این دو شاعر، بر پایۀ نقد روان شناسانه بپردازد تا در نهایت ، به این دو پرسش اساسی پاسخ داده شود: ١- مهم ترین ویژگیهای کهن الگوی آنیما در اشعار این دو شاعر (امین پور و سیاب ) کدام است ؟ ٢- مهم ترین شباهت ها و تفاوت های این دو شاعر در پرداختن به این موضوع چیست ؟ ١-٢- پیشینۀ تحقیق دربارة پیشینه این پژوهش ، لازم به ذکر است که پس از جست وجو در سایت مجلات علمی داخل و خارج کشور، بویژه مجلات موجود در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (sid.
٢-٤- شباهت های آنیمای دو شاعر بارزترین شباهت آن دو در این موضوع ، استفادة آن دو از نمادی برای بیان آنیمای درونشان است زیرا همان طور که در بحث سیاب مشاهده کردیم ، ایشان برای بیان آنیمای درون خود از شخصیت وفیقه ، به عنوان نمادی برای آن استفاده کرده است .