چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اسنادهای اساتید موفق در تدریس اثربخش بر مبنای روش بنیادبخشی نظریه است. بدین منظور پانزده نفر از اساتید برجسته دانشگاههای سراسری، آزاد و پیام نور بیرجند که طی یک دوره پنجساله در ارزیابیهای دانشجویان از کیفیت تدریس بالاترین نمره را کسب کرده بودند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه و پیشینه موضوع جمعآوری شدند و با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. براساس نتایج اساتید معتقدند تدریس اثربخش دو دسته نیازهای علمی و پرورشی دانشجویان را برطرف مینماید. در این پژوهش، بر مبنای روش بنیادبخشی نظریه الگویی برای تدریس اثربخش ارائه شده است. بر پایه نتایج، توانایی استاد در انتقال توانمندیها و ویژگیهای خود به دانشجویان در اثربخشی تدریس نقش اساسی دارد لذا لازم است اساتید به توانایی انتقال توجه ویژهای داشته باشند. همچنین تدریس اثربخش، بر حسب ماهیت رشتههای تحصیلی متفاوت است، و نیز دانشجویان اساتیدشان را بر اساس توانمندی آنها (نه نگرش شخصی) ارزیابی میکنند.
The purpose of this research is to identify Attributions of successful professors in effective teaching based on “Grounded Theory” method. For this purpose, 15 dominant professors from Birjand, Azad and Payame Noor universities that had obtained the higher grades in student assessment for quality of teaching, for five past year period, were selected by targeted sampling. The data has been collected from interview and the research background. Data were analyzed by open coding, axial coding and selective coding. In this research based on grounded theory a model for effective teaching is exhibited. Results showed that the core concept is the professor’s ability to transfer his/her capabilities and characteristics to students, and professors must pay special attention to ability to transfer capabilities. Professor’s definitions for effective teaching were different according to different nature of courses. Results also showed that students evaluate their professors based on his/her Capabilities not their personal attitudes.
خلاصه ماشینی:
همچنـین مـرور پیشـینه نشـان می دهد در اکثر پژوهش های انجام شده درزمینۀ تدریس اثربخش ، سؤالات به صـورت بسـته پاسـخ مطرح شده و نظر اساتید دربارة یکسری مقوله های مشخص و از قبل تعیین شده پرسیده شده است ، لذا ممکن اسست مقوله هایی نادیده گرفته شده و عواملی مجال مطرح شـدن و بررسـی پیـدا نکـرده 1.
جدول ٥: پاسخ سه نفر از مصاحبه شونده ها به سؤال شمارة سه (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتیجه گیری در بررسی بخش اول سؤال اول ، پژوهشگر دریافت تعاریفی که اساتید برای تدریس اثربخش بیان می داررند به نگرشی برمی گردد که نسبت به نقش و وظیفۀ خود به عنوان یک استاد دارنـد.
پس از مصاحبۀ نهم پژوهشگر دریافت مقولۀ «توانایی انتقال » که در ابتدا به عنـوان یکـی از مقوله های ففرعی بعد علمی تدریس در نظر گرفته شده بـود، مفهـومی بسـیار وسـیع تـر دارد و می تواند به عنوان مقولۀ محوری باشد، لذا این مقوله نیز از سه مقولۀ اصـلی جـدا شـد و یـک الگوی ثانوویه شامل پنج وجه و دو دسته عوامل بافتی و پیامدها و نتایج شـکل گرفـت .
اکثـر ایـن پژوهش هایی مرتبط با تدریس اثربخش نیز به صورت کمی انجام شده و نحـوة ارتبـاط عوامـل مؤثر بر تدرریس اثربخش با هم ، میزان اهمیت و نحوة تأثیرگذاری هر کدام مشخص نیست ، بـه عنوان مثال ل «علاقه به شغل معلمی » و «توانایی انتقال » هم ردیف سایر عوامل قرار گرفته است و اهمیت آن مشخص نیست .
From conceptions of effective teachers to styles of teaching: Implications for higher education.