چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته زوجین در خصوص علل بروز جدایی عاطفی انجام شده است. روش : این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که بر پایه رویکرد پدیدارشناسی انجام گردید. داده ها، با استفاده از 20 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با زنان و مردان متاهل یا دارای تجربه تاهل در2 شهر قم و تهران جمع آوری شده و به روش کدگذاری نظری، تحلیل شدند. مشارکت کنندگان مبتنی بر تجاربشان در زندگی مشترک، ضمن توصیف علل شکل گیری و تشدید جدایی عاطفی زوجین، راه های پیشگیری و بهبود آن را پیشنهاد دادند. یافته ها: تحلیل عمیق تجربه زیسته مشارکت کنندگان، به شناسایی 10 مقوله فرعی و در نهایت دسته بندی آن ها در قالب 4 مقوله اصلی (زمینه های اصلی) منتج گردید. یافته ها نشان می دهد که چهار زمینه عمده در شکل گیری و تشدید پدیده طلاق عاطفی شامل «چالش های روانی و اخلاقی»، «چالش های عاطفی و جنسی»، «چالش های اقتصادی»، «چالش های فناوری ارتباطات» است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش تنوع و تعدد علل زمینه ساز جدایی عاطفی را نشان می دهد و بیانگر این است که این پدیده از علل مختلف و در هم تنیده ای تاثیر می پذیرد و به منظور کاهش پیامدهای ناگوار آن و زمینه سازی برای بهبود وضعیت موجود، ارتقای مهارت های زوجین در مواردی نظیر هوش هیجانی، ارتباطات اثربخش و تقویت مهارت های حل مسئله ضرورت دارد.
خلاصه ماشینی:
"استفاده از شبکههای اجتماعی دربردارنده آسیبهایی برای برخی از زوجها مورد مطالعه این پژوهش بوده است از جمله اینکه؛ مینا21 ساله میگوید: همسرم در تلگرام با خانمی آشنا شده است و با او صحبت میکند و پنهانی رابطه دارد.
پژوهش حاضر با درک این اهمیت و با استفاده از روش پدیدارشناسی و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 20 نفر از افراد متأهل یا دارای تجربه تأهل، به تحلیل تجربه زیسته و ادراک ایشان پراخته و عوامل موثر در ایجاد یا زمینهسازی بروز سردی عاطفی بین زوجها را بازنمایی نموده است.
به نظر میرسد، اشتغال زنان، که از آن به عنوان یکی از عوامل ارتقای استقلال اقتصادی زنان، یاد میشود، به رغم اثرات مثبتی که بر حضور اجتماعی زنان در جامعه دارد، اگر هدف تلقی شده یا به گونهای افراطی زمینه فرسودگی شغلی را فراهم نماید و یا باعث فاصله گرفتن زنان از فضای خانواده و توجه بر نیازهای خانواده و به ویژه همسران شود، میتواند زمینهساز تبعاتی نظیر طلاق عاطفی گردد.
به طور کلی، نتایج به دستآمده حاکی از عواملی از جمله؛ عدم احترام و درک متقابل، عدم صداقت و اعتماد، مشاجرات، عدم ابراز (صحیح) علاقه، عدم بیان شفاف خواستهها و احساسات منفی (ناراحتیها)، اختلالات در روابط جنسی، فرسودگی شغلی، عدم امنیت اقتصادی، افزایش انتظارات و توقعات مادی، فناوریهای نوین ارتباطی و دستاوردهای آن، آرمانزدگی، مقایسه و روابط دوستی و جنسی خارج از خانواده (خیانت) میباشند."