چکیده:
علم الهی مسئله ای است که از دیرباز مورد بحث و گفتگوی حکیمان بوده است؛ در این بین سهروردی، خداوند را علت ایجادی موجودات مادی دانسته که همانند هر علت فاعلی دیگری به معالیل خود علم دارد؛ ما در این مقاله با روشی تحلیلی و با هدف تبیین علم خداوند به موجودات مادی بر اساس مبانی سهروردی ابتدا به بررسی علم به ممکنات مادی معدوم واینکه آنها از طریق وجود شان در بدنه فلک معلوم حق اند می پردازیم و سپس علم به مادیات موجود را دنبال می کنیم؛ ممکناتی که که خود به وجود مادیشان، به صورت حضوری، دفتر علم خداوند محسوب گشته و خداوند از آن جهت که نور الانوار وعین هویت نوری است با اضائه و اشراق خود، آنها را مستنیر، ظاهر و قابل ادراک می کند.
خلاصه ماشینی:
نحوه تعلق علم حضوری خداوند به موجودات مادی از نظر سهروردی / علم الهی مسئله ای است که از دیرباز مورد بحث و گفتگوی حکیمان بوده است ؛ در این بین سهروردی، خداوند را علت ایجادی موجودات مادی دانسته که همانند هر علت فاعلی دیگری به معالیل خود علم دارد؛ ما در این مقاله با روشی تحلیلی و با هدف تبیین علم خداوند به موجودات مادی بر اساس مبانی سهروردی ابتدا به بررسی علم به ممکنات مادی معدوم واینکه آنها از طریق وجودشان در بدنۀ فلک معلوم حق اند میپردازیم و سپس علم به مادیات موجود را دنبال میکنیم ؛ ممکناتی که که خود به وجود مادیشان ، به صورت حضوری، دفتر علم خداوند محسوب گشته و خداوند از آن جهت که نور الانوار وعین /هویت نوری است با اضائه و اشراق خود، آنها را مستنیر، ظاهر و قابل ادراک می کند.
را در پی دارد لذا تحقق آن به طور مطلق مستحیل می باشد چه این علم در واجب الوجود اتفاق بیفتد و چه در ممکنات ، به همین منظور باید سراغ نحوه ای دیگر از علم رفت که همان علم حضوری بوده و اشکالات و محذورات علم حصولی را ندارد(همو، ١٣٧٣، ص ١٠١-٩٩) لذا وی همان گونه که علم انسان به خارج مادی را حضوری میداند در علم خداوند نیز چنین دیدگاهی داشته و وزان علم انسان و خداوند را یکی می داند (همان ، ج ١، ص ٤٨٧) از دیدگاه او انسان بدون استعانت از صورت و به صرف اضافه ای خاص [ بین عالم و معلوم ] که همان حضور اشراقی شی ء نزد عالم است به موجودات مادی علم پیدا میکند.