چکیده:
برخی، حکم قرآنی نشوز زنان را خشونتآمیز دانستهاند. پاسخ این است که بر پایه تعریف خشونت در اصطلاح علوم سیاسی و نکاتی که در پی میآید، حکم یادشده نسبتی با «خشونت» ندارد. این حکم دارای ویژگیهای ذیل است: تدبیری برای پیشگیری از بروز خشونتهای لجام گسیخته و مانع فروپاشی بنیان خانواده است. مصداقی از نهی از منکر خانوادگی است که اجرای آن به شوهر عادل و آگاه به احکام الهی واگذار شده است؛ به زنان اختصاص ندارد؛ نشوز زن دارای موارد محدودی است؛ زن میتواند با شرط ضمن عقد، محدوده نشوز را تنگتر نماید؛ نشوز تنها در محدوده تمتعات جنسی جایز و حلال تحقق مییابد؛ زدن زن ناشزه پس از دو مرحله «موعظه» و «جدایی در بستر» است؛ تنبیه بدنی به اجماع مسلمانان باید غیر موثر بر بدن باشد. در روایات چنین زدنی بر «زدن با چوب مسواک» تطبیق داده شده است؛ زدن بیش از حد قانونی، پیامد حقوقی و کیفری دارد؛ حکم زدن زن ناشزه در برخی موارد لزومی نیست و ترک آن بهتر است؛ پس از اجرای راهکارهای سهگانه چنانچه زن بر نشوز اصرار ورزید، شوهر نمیتواند ضد او به گفتار یا رفتاری غیر قانونی دست زند و تنها میتواند از او به محاکم قضایی شکایت کند.
خلاصه ماشینی:
محدوده نشوز زن اسلام، دايره وظيفه زن و حق شوهر را محدود و براي آن قانون معين کرده است، تا به زيادهرويهاي ظالمانه نينجامد، براين اساس، تحقق نشوز زن موارد خاص و بسيار محدودي دارد و مطلق نيست: اسلام، اطاعت زن از شوهر را تنها در محدوده وظايف واجبِ همسري لازم دانسته که عمده آن دو مورد است: الف) درباره خارج شدن از خانه؛ ب) در مسائل زناشويي؛ يعني آميزش و ديگر بهرههاي جنسي، بنابراين، شوهر افزون بر اينکه نميتواند همسر خود را به کارهاي حرام و خلاف شرع وادارد، حق ندارد وي را به کارهاي ذاتاً روا که وظيفه او نيست، مانند کارهاي خدماتي خانه، همچنين نگهداري کودک و حتي شيردادن به او وادارد و در صورت خودداري زن از اين امور، با وي رفتار يا گفتار خشونتآميز داشته باشد.
ک: نجفي، 1404: 31 / 202) بر اين نکته تاکيد کردهاند که محدوده نشوز و پيامد کيفري آن فقط جايي است که زن از انجام دادن «وظايف قانوني و تکاليف واجب» خود سر باز زند؛ براي نمونه، به برخي فتاواي فقهي در اين باره اشاره ميشود: الف) صاحب جواهر درباره تحقق شرعي نشوز معتقد است که نشوز، امتناع و خودداري زوجه از خصوص حق واجب بر اوست و از همين رو گفته شده فحش دادن زن به شوهر گرچه بر اثر آن، زن مرتکب گناه و مستحق تأديب ميشود، موجب نشوز نميشود و همچنين است خودداري از کارهاي خدماتي و برآوردن نيازهاي غير جنسي زوج؛ زيرا هيچيک از اينها و غير اينها که مانع استمتاع نيستند، بر وي واجب نيست.