چکیده:
شناخت و بررسی اندیشه سیاسی و سیر تطور آن ازجمله مباحث عمده و مورد توجه پژوهشگران در علوم سیاسی محسوب میشود. رخداد انقلاب اسلامی در ایران علاوه بر پیامدهای سیاسی- اجتماعی آن، مولد اندیشه سیاسی جدید براساس اسلام سیاسی با خوانش امام خمینی+ است که به لحاظ روششناختی و فهم مبانی و آثار آن اهمیت فراوان دارد. شناخت صحیح این اندیشه میتواند به ماندگاری و اثربخشی بیشتر در جغرافیای جهان اسلام بینجامد. از منظر آسیبشناسی، جلوگیری از تحریفهای محتمل و خوانشهای ناصواب، مسئولیت سنگین دینباوران و معتقدان به راه و مکتب امام خمینی قدس سره است. پرسش مقاله حاضر این است که چگونه میتوان به فهم صحیح اندیشه سیاسی امام خمینی قدس سره دست یافت و از انحراف و تحریف آن پیشگیری کرد؟ فرضیه تحقیق این است که با معرفی شاخصهای اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی قدس سره و معرفی جریانهای معارض با آن، میتواند در این زمینه کارآمد باشد.
Studying Imam Khomeini`s political thought and its course of development is known as one main subject for researchers in politics. Appearance of IR in Iran, in addition to its political-social consequences, led to a new political thought on the basis of Imam Khomeini`s view on political Islam. The thought, therefore, is very notable with regard to its methodology, principles and effects. Knowing the thought rightly would lead to its stability and fruitfulness in the world of Islam. Pathologically viewing, preventing its probable distortion and misleading comments may be regarded as the main and essential duty of Imam`s true followers and those believing in him. On this basis, the question of the paper follows as: how may one know Imam`s thought truly and prevent any distortion in the field? The hypothesis lies in the fact that knowing and introducing the indicators of Imam`s political thought and its opponents would lead to its stability and spread.
خلاصه ماشینی:
با توجه به این اهمیت و نیز این نیاز که زندگی روزمره سیاسی و حتی قانونگذاری و تفسیر قوانین و رویههای قانونی در ایران بینیاز از اشاره و مدد جستن از آراء و اندیشههای امام نبوده است باید یک روششناسی معتبر، دقیق و قابل کاربرد در خصوص مطالعه، فهم و تفسیر اندیشههای ایشان وجود داشته باشد.
برای فهم قصد هر متفکر سیاسی علاوهبر اطلاعات تاریخی در تفسیر آثار و اصطلاحات و مفاهیم بهکار رفته توسط متفکر مزبور، باید به این نکته هم توجه کنیم که متفکر مزبور علاوهبر نوشتن و بیان اندیشههای خود، در حال انجام کاری هم هست.
زیرا اولا در زمانی که امام آن سخنان را گفتند ایران درگیر جنگی تمام عیار با عراق بود و اکنون نه، ثانیا امام با اعزام نیرو در آن برهه مخالفت نمودند و نه اعطای کمکهای دیگر نظامی و سیاسی و اقتصادی، ثالثا طرح بازگشت نیروهای نظامی از جانب خود فرماندهان سپاه و ارتش داده شد زیرا انتقال نیرو به سوریه و لبنان به سبب قطع مسیر هوایی از سوی ترکیه و عراق که با ما در جنگ بود و نیز تردید و بیمیلی سران وقت سوریه در درگیری جدی نظامی با اسرائیل، آنان را به این نتیجه رساند که موقعیت مناسبی برای عملیات مستقیم ایران وجود ندارد و رابعا اسرائیل هم در همین زمان عملیات نظامی خود را خاتمه داده بود و قصد داشت با کشاندن ایران به میدان لبنان به تبلیغات وسیع بینالمللی دست بزند.