چکیده:
در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی وضعیت آینده اندیشی در حوزه آب و هشدارهایی که اندیشمندان مختلف در این خصوص بیان نموده اند علت یابی گردد که چگونه علی رغم هشدارهای اندک به نسبت جمعیت نخبگان،اما بسیار حیاتی از نظر اهمیت، فکری برای عملیاتی کردن این نظرات نشده و به خوبی نتوانسته آن را به نتیجه برساند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که دیگر نمیتوان با اتکا به روشهای فعلی در کشورهایی مشابه کشور ما که با بحران آب مواجه هستند، آینده آب را رقم زد و به پارادایم جدید و نوآورانه و به دنبال آن تغییرات بنیادی، منطبق با شرایط و ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیاز است که در غیر اینصورت و با ادامه روندهای فعلی مدیریت آب کشور، کمبود آب از حالت بحران به سمت فاجعه برگشت نا پذیر سوق داده خواهد شد. برای جلوگیری از بروز بحرانهایی از این دست، نیاز به یک بازاندیشی جدی در نظام آینده اندیشی کشور داریم تا در حد توان با رفع نواقص بتواند پیش از بروز فاجعه، آن را پبش بینی و مدیریت نماید. لذا در این مقاله سعی بر آن است که چرایی این موضوع با تاکید بر نظام آینده اندیشی و لزوم باز اندیشی به آن، مورد بحث و بررسی قرار گیرد و در نتیجه استفاده از نتایج آن میتواند در حوزه سیاستگذاری موثر واقع گردد.
خلاصه ماشینی:
اگرچه در متن این قانون تصریحشده است که "امور حاکمیتی از قبیل مدیریت حوضههای آبریز، مطالعات جامع منابع آب، سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه منابع آب، تعیین تخصیص و سهم بخشهای مختلف مصرف آب، انتقال بین حوضهای و تعیین ارزش اقتصادی آب کماکان به عهده وزارت نیرو خواهد بود" (قانون تبدیل ادارات کل امور آب استانها به شرکتهای آب منطقهای استان و تبدیل شرکتهای آب منطقهای که بیش از یک استان را دربرمی گیرد به شرکت آب منطقهای استان ذیربط، مصوب بیست و ششم اسفندماه یک هزار و سیصد و هشتادوسه مجلس شورای اسلامی و تأیید 24/1/1384 شورای نگهبان)، لکن آنچه آن را عملا در پی داشت، از یکسو حضور فراگیر بخش خصوصی در توجیه، پیگیری و بهرهبرداری از منابع آبی است که بر پایه شاخص جمعیت و نیاز سرانه طراحی و اجرا میشود و از سوی دیگر طرح و خوانش بحران زیستمحیطی به بحران امنیت سیاسی- اجتماعی در افق کوتاهمدت دولتها بود.
اکنون این پرسش اساسی برای سیاستگذاری و برنامهریزی آب وجود دارد که چرا در ایران به هشدارهای محدود، اما مهم در نیمقرن گذشته از جانب پژوهشگران بنام و گمنام و بینام - البته بیرون از دایره سازمانها و وزارتخانههای درگیر با آب بودهاند و یا اگر با وزارتخانههای رسمی ارتباط داشتهاند از کارشناسان بودهاند که در برنامهریزی مدیریت این حوزه نقش نداشتهاند- همچون حسین ملک، محمدابراهیم باستانی پاریزی، هوشنگ ساعد لو، اکبر فریار، مرتضی فرهادی، پرویز کردوانی، محمد اسماعیل ناصحی، منصور سید سجادی و دیگران توجهی نشده است.