چکیده:
نیاز انسان به معنویت، با نگاهی نواندیشانه، عامل مهمی برای ظهور و بروز عرفان های جدید در جوامع بشری شده است. انزجار از مادی گرایی، دنیاطلبی و عطش روزافزون به معنویت در بین افراد جامعه از یک سو و انگیزه های سوداگرایانه برخی جریان ها یا افراد فرصت طلب از دیگر سوی، عاملی برای نضج و رشد عرفان های کاذب و انحرافی گردیده است. در این راستا عرفان کیهانی نیز، با مقاصد انحرافی و شیطانی توانسته است تعداد زیادی از افراد روشنفکر و تحصیل کرده ما را تحت تاثیر خود قرار دهد. تحلیل منطقی و نقد صحیح این جریان، منطبق با معارف و آموزه های کتاب شریف نهج البلاغه، می تواند ضمن جلوگیری از توسعه این جریان انحرافی، باعث نجات و دستگیری راه یافتگان، در این مسیر خطرناک باشد. در این مقاله سعی شده، ابتدا سخنان بنیان گذار عرفان کیهانی بیان و سپس با استناد به کلمات امام علی 7، به عنوان پرچم دار عرفان اسلامی، با روشی انتقادی - تطبیقی به نقد و تحلیل موضوعات پرداخته شود. این مقاله توانسته است، با توجه به تبیین مولفه های موجود در عرفان اسلامی منطبق با آموزه های نهج البلاغه، از قبیل امکان شناخت خداوند، جایگاه صفات الهی، معاد و احوال قیامت و شیطان و ضرورت تبری جستن از او، انحراف موجود در عرفان کیهانی را رصد، اثبات و به رشته تحریر در آورد.
The need to spirituality, with an enlightened look, is an important factor in the emergence of new mystic movements in human societies. In other words, the disgust from materialism and the fervor or the thirst for humanity among the people on the one hand, and the utilitarian motives of some movements on the other hand, has serious contribution to the development of false and deviant mysticism. In this regard, the cosmic mysticism has been able to influence many of enlightened thinkers and educated people with diverse and evil intentions. The logical analysis and correct critique of this movement, in accordance with the teachings and Nahjol Balagh, can prevent the development of this deviant movement. In this article, first, the words of the founder of cosmic mysticism are expressed and then, referring to the words of Imam Ali (as), as the founder of Islamic mysticism, are analyzed with a critical-comparative approach. This article has been able to observe the deviation of cosmic mysticism, explaining the components of Islamic mysticism in accordance with the teachings of Nahj al-Balaghah, such as the possibility of recognizing God, the place of divine attributes, resurrection, Satan and the necessity
of escaping from him.
خلاصه ماشینی:
"طاهری در بیان مخالفت شیطان با دستور الهی و سجده نکردن به آدم 7 میگوید: «خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت و تنها ملکی شد که بر آدم سجده نکرد و تا پایان مسیر او، به سجده در برابر وی در نخواهد آمد» (طاهری، 1388: 245)؛ در دیگر جای نیز ضمن تصدیق این نگرش نادرست، میگوید: «پس تبعیت نکردن از فرمان سجده، در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود، اما در عین حال، فرمانبرداری است، زیرا خداوند آن را از پیش تعیین کرده بود» (همان: 246).
با بیان این مقدمه میتوان نتیجه گرفت که رستاخیز در دیدگاه طاهری؛ اول: جای برای معاشقه و وصال بین خداوند و بندگان است؛ دوم: مکانی برای مجادله و طرح پرسشهای از خداوند بوده و در حقیقت خداوند در این روز مورد مواخذه قرار میگیرد؛ سوم: پس از آنکه خداوند از دست پرسشهای بندگان و مجادلهای رودررو رهایی یافت، عفو عمومی منطبق با صفت رحیمیت صادر شده و همگان راضی میشوند؛ رابعا: خداوند نیز با تمام بندگان (حتی موحدان پاک)، وارد دوزخ میشود و سپس با بندگان، خارج میشود؛ پنجم: پس از خروج خداوند و بندگان از دوزخ، نوبت به خداشدن بندگان میرسد و دیگر بندگان و انسانها بینیاز از خداوند، کار خدایی میکنند."