چکیده:
موضوع مقاله پیش رو بررسی نقش روستائیان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. متاسفانه هنوز مطالعات و پژوهشهای جدی وعمیق در خصوص نقش روستاییان در فرایند انقلاب اسلامی صورت نگرفته است. اینکه جامعه روستایی با تمام تنوع و ویژگیها و ساختارهای محیطی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جریان انقلاب چه واکنشی هایی از خود نشان داده است. مطالعات محدودی که در زمینه نقش جامعه روستایی درواقعه مهم انقلاب اسلامی ١٣٥٧ صورت گرفته است بیشتر معطوف به نوعی اظهارنظرها و بیان دیدگاههای کلان سیاسی- تاریخی از جامعه روستایی در فرایند انقلاب اسلامی و به صورت موردی و محدود بوده است. در این مقاله نویسنده تلاش کرده است نشان دهد مطالعات اریک هوگلاند، موریو اونو (Morio ono)، خسرو خسروی، آبراهامیان، احمد اشرف، باقر مومنی، مک دانیل، فرهاد کاظمی، لمبتون، آلن بیل و... هریک اززوایایی به خصلت سیاسی و انقلابی و کنش- واکنش روستاییان نسبت به انقلابها پرداخته اند اما درباره انقلاب اسلامی دیدگاههای آنها به دلیل دسترسی نداشتن کافی به مستندات، چندان دقیق نبوده است. زیرا در مطالعات آنها بر نوعی نقش منفعلانه و نگاههای محافظه کارانه جامعه روستایی و تاثیرگذاری اندک روستاییان در انقلاب اسلامی ٥٧ تاکید و ادعا شده است که دهقانان ایرانی انقلابی نبوده اند. در حالی که یافته های پژوهشی نویسنده نشان میدهد که حضور کم و بیش روستاییان در جریان انقلاب اسلامی قابل تردید نیست اما این حضور در سراسر کشور به یک شکل و به یک اندازه نبوده است. در بعضی مناطق حضور همه جانبه در خود روستا بوده و در بعضی مناطق روستائیان به مراکز شهری میآمدند و به اتفاق اهالی شهرهای نزدیک به روستایشان تظاهرات میکردند. در بعضی از روستاها هم به دلایل گوناگون فعالیت محسوسی انجام نشده است.
از آنجا که جنبه احساسی بر رفتارهای دهقانان غلبه دارد، برایشان آسان نیست که در یک شورش مداوم درگیر شوند. دهقانان مخصوصا در گذار از مرحله تسلیم در برابر ناحقیها به مرحله مشارکت سیاسی برای احقاق حق خود بسیار کند وارد عمل میشوند. در نتیجه دهقانان در اکثر تحولات اجتماعی بیشتر ناظر بیطرف یا صرفا تماشاچی مبارزات سیاسی و یا منتظر ظهور ناگهانی یک منجی بودند. اما در مواردی هم ازجمله دوسال آخر منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تاثیر تظاهرات شهرها به حرکتهای انقلابی علیه شاه پیوسته اند.
This article is to study the role rural people in the victory of Islamic Revolution of Iran. Unfortunately، there is no serious and deep study on the role of rural people in the Islamic Revolution process. The rural community reaction in the process of Islamic revolution considering all its characteristics، and environmental، social، cultural and political structures is not known. There have been limited studies around the role of rural community in the important Islamic Revolution in 1979 that are mostly focused on general political and historical viewpoints from rural community in the process of Islamic Revolution and mostly in monographic and limited form. In this article the author has tried to show the studies made by Eric Hoogland، Ono Morio، Khosrow Khosrawi، Ervand Abrahamian، Ahmad Ashraf، Baqer Mo'meni، McDaniel، Farhad Kazemi، Ann Lambton، Alen Bill، and … are focused on particular angles of political and revolutionary characteristics and action-reactions of rural people toward revolutions، however their viewpoints about Islamic Revolution have not been so much exact because of their lack of accessibility to sufficient documentations. Because in these studies it is emphasized that rural community have had a form of reactionary and conservative point of view and little impact in 1979 Islamic Revolution and it is claimed that Iranian farmers have not been revolutionary. However، the findings of the author's research shows that there is more or less no doubt about rural people's role in the trend of Islamic Revolution but this role did not have the same scale and size all around the country. In some regions there has been overall presence in the village itself and in some regions the rural people would go to the towns and cities and join the people there in street rallies. And in some villages there have been no sensible activity for different reasons. Since emotional aspect of rural behavior usually overcomes on the other ones، it is not easy for them to be permanently engaged in a turmoil. The farmers usually act so slow in transferring from the level of surrendering to unjustified matters to the level of having political participation to get their rights. Consequently، farmers are usually neutral observers in most of the social developments or only watch the political struggles and wait for a messiah. However، in some cases، including the last two final years reaching to the Islamic Revolution victory، they followed the movements in the towns and cities and joined the revolutionary anti-Shah moves.
خلاصه ماشینی:
اما به دلیل دسترسی نداشتن به منابع و اسناد دست اول به طور کلی در این مطالعات بر نوعی نقش منفعلانه و نگاههای محافظهکارانه جامعۀ روستایی و تأثیرگذاری اندک روستاییان در انقلاب اسلامی ۵۷ تأکید و ادعا شده است که دهقانان ایرانی انقلابی نبودهاند.
همراهی با جریان مسلط، تظاهرات محدود مقطعی، موضع منفعلانه، محافظهکارانه، مصلحتگونه، یا تحرکات جدی و مقابله جویانه از جمله فرضها و تحلیلهایی است که صاحبنظران علوم سیاسی و جامعهشناسی و تاریخ در خصوص جامعۀ روستایی ایران در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی اظهار کردهاند.
بخشی از این ابهام به دلیل ناشناختگی، تنوع و فقدان مطالعۀ جدی در خصوص کنش سیاسی جامعۀ روستایی ایران در تاریخ معاصر ایران، به ویژه انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ است.
اسناد ساواک و شهربانی از یکسو گویای نقش مهم روحانیت در معرفی انقلاب به روستاییان (در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷) و حضور روحانیون در مساجد و اماکن متبرکه روستایی و سخنرانیهای ضد رژیم شاه است و از سوی دیگر نیز بر تظاهرات و زد و خوردهای عوامل موافق و مخالف رژیم شاه که توسط بخشی از گروههای روستاییان انجام میشد، دلالت دارد.
از آن جهت که گزارشهای ساواک و شهربانی و ژاندارمری را مخالفان جنبش انقلاب اسلامی، تهیه کردهاند، مروری بر این اسناد نشان میدهد: روحانیان نقش مهمی در معرفی انقلاب به روستاییان داشتهاند و حضور آنان در مساجد و امکان متبرکۀ روستایی و سخنرانیهای ضد رژیم شاهنشاهی به عنوان یکی از شیوههای ایجاد کنش انقلابی ـ حداقل در بخشی از روستاییان ـ به شمارمیآید.