چکیده:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالودۀ اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریۀ "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسفـی بیان کرد. بنابراین اندیشۀ این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسألۀ "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرکـدام شیوۀ خاصـی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجۀ واحـد رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقولۀ "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
خلاصه ماشینی:
بنابراین اندیشۀ این دو عارف بزرگ ، از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است ، با این تفاوت که ابن عربی، به صورت مستدل و معقول مسئلۀ «وحدت وجود» را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض ، به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند.
با بررسی تائیۀ ابن فارض و مثنوی مولانا نیز میتوان شباهت اندیشه های این دو عارف بزرگ در موضوع وحدت وجود را مشاهده کرد.
١-١- پیشینۀ تحقیق تاکنون کتاب و مقالات متعددی در زمینۀ وحدت وجود، به صورت مستقل یا بررسی وحدت وجود در مثنوی مولانا و دیوان ابن فارض ، نگاشته شده است و مقالات متعددی هم در مورد اندیشه های ابن فارض یا مولانا به تحریر درآمده که از آن جمله ، میتوان به مواردی همچون «فصوص الحکم » از محیالدین ابن عربی، «مشارق الدراری» از سعیدالدین فرغانی، «وحدت وجود» از فضل الله ضیاءنور، «وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت » از قاسم کاکایی، «سه حکیم مسلمان » از سید حسین نصر، «فلسفۀ عرفان » از سید یحیی یثربی، «شکوه شمس » از آن ماری شیمل اشاره کرد.
همچنین ، از مهم ترین مقالات ، میتوان «بررسی اجمالی اندیشه های مشترک مولانا و ابن فارض » از محمدعلی ابوالحسنی، «ابن عربی و نظریۀ وحدت وجود» از زکریا بهارنژاد، «مقایسۀ وحدت وجود در فصوص ابن عربی و مثنوی مولوی» از سید محمد دشتی، «وحدت قوا در اشعار مولانا» از محبوبه مباشری، «وحدت ادیان و کثرت گرایی دینی از نظر حافظ و ابن فارض » از محمدرضا نصر اصفهانی را نام برد؛ ولی تا به حال ، اندیشۀ وحدت وجود در جهان بینی مولانا و ابن فارض و تطبیق اندیشۀ آن دو، در این زمینه و عواملی که این دو سرآمد عارفان را به این مقام می رساند، مورد بررسی قرار نگرفته است .