چکیده:
فقهای شیعه در مورد آب قلیل ملاقی نجس که متغیر نشده باشد. دو نظر دارند. مشهور
فقهابه تتجس و تنجیس چنین آبی قائل اند و برخی نیز که عمدتاز متاخران اند» قائل به
عدم تتجس شدهاند. نگارند گان این مقاله ضمن بررسی تقصیلی همراه با نقد ادله هر دو
قول» تلانی داشته اند با رویکردی فطری و عقلایی راهی جدید در مسئله بگشایند و در
نهایت اثبات کنند چنین آبی نه متنجس است و نه منجّس ، بلکه آنچه از ادله به دست میآید، کراهت شدید استفاده از این آب است.
خلاصه ماشینی:
محمد بن میسر می گوید از امام صادق (ع) سوال کردم در مورد مردی که جنب شده و در مسیر راه به آب قلیلی برخورد می کند و او اراده می کند که در آنجا غسل کند ولی ظرفی با او نیست تا با آن آب را برداشته و بر بدن خود بریزد در حالی که دستان او نیز نجس است.
از امام صادق (ع) در باری جنبی که غسل می کند و آب از زمین داخل ظرف می پاشد، سوال شد؟ حضرت فرمودند: هیچ اشکالی ندارد این از مواردی است که خداوند متعال می فرماید: در دین برای شما هیچ حرجی قرار داده نشده است.
بنابر این، طبق مبنای مشهور دلالت این روایت بر عدم تنجس آب قلیل به صرف برخورد با نجس روشن است؛ زیرا به صورت طبیعی، وقتی با دلوی از چاه آب کشیده میشود، طناب نیز با آب چاه تماس پیدا کرده و خیس میشود و هنگام بالا کشیدن آن قطرات آب از طناب به درون دلو میریزد، با این حال امام اجازه میدهد که از آن آب وضو بگیرد.
پاسخ: اولا، فتوا به عدم تنجس آب قلیل ملاقی با نجس فقط مستند به چند روایت نیست که با خوف مخالفت مشهور و اعراض ایشان از آن عقب بکشیم، بلکه مستند ما علاوه بر روایات مذکور، ادله عقلی محکم و اطمینانی، مانند لزوم اختلال نظام و عسر و حرج و نیز توجه به تاریخ فقاهی زندگی مردم عصر تشریع، بوده است.