چکیده:
مسئلۀ ماهیت ایمان و ارتباط آن با معرفت نظری از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان مسلمان بوده است. ملاصدرا در مواضع متعددی دربارۀ حقیقت ایمان و نسبت آن با تصدیق منطقی سخن گفته است، که برداشت بسیاری از نویسندگان از کلام او این بوده که وی ایمان را با برهان و تصدیق منطقی یکسان میداند. در این مقاله، مستنداتِ این دیدگاه بررسی و به چالش کشیده شده است و نشان داده شده که مقصود صدرالمتألهین از تصدیق تصدیقِ قلبی است و معرفتِ مد نظر او نیز منحصر به معرفت برهانی نیست. وی به مراتب مختلف ایمان و معرفت نظر داشته است. برخی عبارات وی بیانگر شروط لازم برای بالاترین مراتب ایمان است، نه مطلق ایمان. عدم تمایز میان حقیقت ایمان و ایمانِ حقیقی در اندیشۀ ملاصدرا و نیز بیاعتنایی به قراین کلام و نگرش تشکیکی او به حقیقتِ ایمان سبب تلقی نادرست و استنادات ناروا به ایشان شده است. این مقاله با روش تحلیلی ـ اسنادی سامان یافته است
خلاصه ماشینی:
(صدرالدین شیرازی، 1981، ج6: 7-8) ـ برخی محققان از این عبارت ملاصدرا نتیجه گرفتهاند که وی ایمان را با تصدیق منطقی یکسان میداند، زیرا آنچه در الهیات بالمعنی الاخص مورد توجه است یقین منطقی است.
لکن اندکی دقت در متن روشن میسازد که فراز دوم ـ یعنی عبارت «ماهیة الایمان و أنه مجرد العلم و التصدیق» ـ که شاهد اصلی برای این انتساب بوده است، از خود ملاصدرا نیست بلکه در عنوانبندی نسخ و از سوی محققان اضافه شده است و ازاینرو، در قلاب قرار گرفته است.
از همین رو، در عباراتی که علم به الهیات را رکن اصلی در ایمان به خدا معرفی کرده [مانند عبارت اسفار و عبارت کتاب تفسیر القرآن الکریم] نمیتوان ادعا کرد که مقصود وی منحصرا برهان منطقی است، بلکه میتوان ادعا کرد که سخنش بیشتر ناظر به معارف کشفی بوده است که از راه تهذیب حاصل میشود.
(همان، ج1: 256) کنار هم نهادن صدر و ذیل این عبارات روشنگر آن است که هدف ملاصدرا از کلمۀ «وحده» در جملۀ «أن الایمان مجرد العلم و التصدیق وحده» مخالفت با دیدگاه خوارج و نفی جزئیت عمل در ایمان بوده است، نه اینکه بخواهد همانند مرجئه، هویت هستیشناسانۀ ایمان را از سنخ معرفت بداند.
بررسی شاهد پنجم /H2 برخی نویسندگان به این فراز از سخن صدرالمتألهین استناد کردهاند که طبق آن، علم را مترادف با ایمان و حکمت دانسته است: و لفظ «العلم» أیضا مما وقع التصریف فیه علی ما کان بإزائه، فإنه کان مطلقا علی معنی العلم بالله و بآیاته و بأفعاله فی عباده و خلقه، فکان مرادفا للإیمان و الحکمة.