چکیده:
درباره رابطه اصل موجبیت علّی و اختیار، آرای متفاوتی ارائه شده که ذیل دو عنوان کلی جای می¬گیرد: «سازگارگرایی» که اختیار را با موجبیت علّی سازگار می¬داند و «ناسازگارگرایی» که به ناسازگاری این دو معتقد است. علامه طباطبائی در مقام فیلسوفی سازگارگرا، میکوشد با تعریف فعل اختیاری، ملاک اختیار را به دست داده، نشان دهد چگونه یک فعل اختیاری با داشتن چنین ملاکی می¬تواند با اصل ضرورت علّی سازگار باشد. با بررسی آثار مختلف علامه می¬توان گفت ایشان در مجموع چهار ملاک برای فعل اختیاری قایل می¬شود. این ملاک¬ها نه در طول هم، بلکه در عرض هم مطرح می¬شوند. بدین ترتیب، علامه در مباحث خود، گاه ملاک «خودتعینی» را برای اختیار در نظر می¬گیرد و گاهی «فعل مسبوق به اراده» را به عنوان فعل اختیاری مطرح می-کند. جایی دیگر فعل ارادی را به فعل اختیاری و جبری تقسیم می¬نماید و «ملائمت آن با نفس فاعل» را ملاک اختیار می¬گیرد و در نهایت اختیار را به «امکان بالقیاس» تعریف کرده، آن را به معنای رابطه امکانی معلول با علت ناقصه¬اش می¬داند. در مقاله حاضر به تبیین و بررسی سه ملاک اول پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
ملاک اول: خودتعینی علامه در نهایة الحکمة میگوید: «و القادر مختار، بمعنی أن الفعل إنما یتعین له بتعیین منه لا بتعیین من غیره» (همان، ص360)؛ یعنی فاعل مختار کسی است که به فعل خود تعین میدهد و چگونگی آن را مشخص میسازد، نه اینکه از جانب دیگری برای او تعیین گردد.
در تعریف فلاسفه، که ملاک فعل اختیاری ارادیبودن آن است، مهم نیست که خود اراده آزاد باشد یا تحت تأثیر عوامل دیگر موجب شده باشد؛ بل همین که فاعل فعل خود را با اراده انجام دهد، برای اتصاف او به اختیار کافی است.
اما طبق تعریف علامه از فاعل مختار، صرف اینکه فعل به اراده فاعل انجام شود، برای مختار بودن فاعل کفایت نمیکند؛ زیرا ممکن است فعل در عین ارادی بودن، تحت تأثیر و اجبار شخص دیگری رخ داده باشد.
از دیدگاه کلامی همواره این پرسش مطرح بوده است که: اگر فاعلیت ذات واجب و تعلق اراده او بر فعل اختیاری انسان، تحقق آن را ضروری میسازد، پس اختیار انسان چه معنا دارد؟ از دیدگاه فلسفی نیز چگونگی سازگاری ضرورت علی با مسئله اختیار مورد پرسش قرار میگیرد.
اینکه علامه میگوید: «فاعل مختار کسی است که به فعل خود تعین میدهد و چگونگی آن را مشخص میسازد، نه آنکه از جانب دیگری برای او تعیین گردد» دقیقا به چه معناست؟ آیا «خودتعینی» به معنای عدم تأثیر از غیر بهطور مطلق است؟ اگر چنین باشد، غیر از خداوند متعال فاعل مختاری نخواهیم داشت؛ درحالیکه ایشان از اختیار انسان نیز سخن میگوید.