چکیده:
شناخت نظامات مصالح حکومتی در اسلام سازوکارهای تغییر در مرزهای تطبیق مشروعیت اسلامی را مبتنی بر محذورات یک حکومت بهتر مشخص میکند. بازشناسی اولویتدهی اهداف حکومت بر یکدیگر، مبناشناسی تحلیل مصلحت، بازبینی متدلوژی کشف و بهکارگیری مصلحت، راهکارهایی برای کشف و اجرای مصلحت بهمنظور تحلیل میزان کارکردهای مشروعیت در نظام اسلامی ارائه خواهد داد. شناخت معیارها و قلمرو انحلال موقت احکام در حاکمیت دینی ارتباط مبنایی با اهداف و مقاصد اساسی شریعت دارد. سوال اصلی این پژوهش تبیین رابطهی میان توقف موقت احکام الهی با اولویتشناسی میان اهداف حکومت در حاکمیت اسلامی است. برای پاسخ به این پرسش باید معیارها و شاخصههای اولویتدهی به اهداف حکومت را در چارچوبی نو شناخت و با تطبیق معیارهای تقدیم عناوین ثانویه و حکومتی بر عناوین اولیه به این پرسش پاسخ داد. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی در پی اثبات آن است که به فرض انحلال موقت غالب احکام و حدود الهی حاکمیت اسلامی مشروع است اگر بتواند، اهداف مهمتر از اجرای احکام جزئیهی اسلامی مانند حفظ نظام اجتماعی و سیاسی اسلام و همچنین قاعدههای اساسیتری مانند نفی سبیل را محقق کند.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی در پی اثبات آن است که به فرض انحلال موقت غالب احکام و حدود الهی حاکمیت اسلامی مشروع است اگر بتواند، اهداف مهمتر از اجرای احکام جزئیهی اسلامی مانند حفظ نظام اجتماعی و سیاسی اسلام و همچنین قاعدههای اساسیتری مانند نفی سبیل را محقق کند.
com مقدمه این اثر در پی آن است تا با تحلیل رابطه و چگونگی ارتباط میان مقاصد شریعت و سنجههای مصلحت در اسلام و همچنین با تقسیمات جدیدی که در این دو قسم ارائه میکند، به این فرضیه دست یازد که ایجاد حکومت اسلامی برای تحقق اهدافی فراتر از اجرای حدود الهی است که حتی حدود الهی نیز میتواند موقتا برای تحقق آنها متوقف شود.
این پژوهش قصد دارد تا با تحلیل رابطه و چگونگی ارتباط میان مقاصد شریعت و سنجههای مصلحت در اسلام و همچنین با تقسیمات جدیدی که در این دو قسم ارائه میکند، به این فرضیه دست یازد که ایجاد حکومت اسلامی برای تحقق اهدافی فراتر از اجرای صرف حدود الهی است و حتی حدود الهی نیز میتواند موقتا برای تحقق آن اهداف متوقف شود.
ازاینرو آنچه در ماهیت حکومت دینی تراز اسلام و تمایز آن از حکومتهای در زمان غیبت موضوعیت دارد نه لزوما اجرای احکام فرعی و جزئی شریعت، بلکه حفظ نظام اسلامی و کیان مسلمین با تأکید بر رعایت قواعد اساسی اسلامی همچون نفی سبیل و قاعدهی علو (الاسلام یعلو و لا یعلی علیه) است.
البته تحقیقات متعددی دربارهی مصلحت و چارچوب مفهومی آن مطرح شده و حدود قلمرو احکام اولیه و ثانویه را تبیین کرده است، اما آنچه تاکنون مورد توجه نبوده، نقش اهداف شریعت در تغییر اولویتهای نظام مبتنی بر اسلام است.