چکیده:
نگاهی به هنر و عرفان اسلامی از جمله، معماری مساجد، نگارگری، خوشنویسی اسلامی، تذهیب، هنرهای نمایشی (پردهخوانی، تعزیهخوانی) نقاشی قهوهخانهای و سقاخانهای از جمله هنرهای قدسی تلقی میشوند که با به کارگیری صحیح و اصولی از تکنیکها و عوامل مختلف و ارزشهای هنری همه و همه بیانگر این آمیختگی میان فرم و محتوا و تعامل میان هنر با افکار و اعتقادات انسانی است. در اینجا پرسش اساسی این است که امروزه چرا در میان بزرگترین آثار جاویدان ادبی و هنری که به جهت سهولت انتقال پیام و معنا و سرعت نمایش رسانهای آن، جهانی میشوند، سهم آموزههای دینی اندک است؟ در حالی که در گذشته استفاده از رسانهها و هنر کمتر امکانپذیر بود، اما با این وجود هنر بیشتر، مورد استفاده فرهیختگان اسلامی قرار میگرفت، به طوری که کهنترین و با ارزشترین آثار دینی و تاریخی سرزمینهای اسلامی به جهت آمیختگی با هنر پایدار مانده است. با توجه به این نکته که استفاده از ابزار هنری وابسته به خالق اثر هنری است و در هر مسیری میتواند از آن بهرهبرداری نماید لذا هنرهای تجسمی، ادبیات و کلیه رسانهها توانائی این را دارند که بر خلاف کاربرد آنها در مسیر انفعال، در جهت حیات روحی، احیای فطرت و در مسیر حکمت معنوی و حقیقت استفاده گردند
Painting (screen reading, mourning ceremony), performance arts, miniature, Islamic calligraphy, architecture of mosque, art and Islamic mysticism using techniques and art values appropriately, and coffee house or Saqqa-khaneh are all examples of sacred arts, and constitute samples of the combination of form and contents and indicate interaction between art and human thoughts. Here, what remains a main question today is now that among the greatest immortal literary and art works that become globally significant due to their facilitation power in conveying meaning, massage, and medium displaying speed, then why religious teachings get a very low share in this respect? Although, in the past, using media and art was less possible, art was used more by Islamic scholars so that the oldest and most valuable religious and historical works within Islamic territories have survived for the sake of their mingling with art. Noticing that the use of artistic tools depends on the creator of artistic works who can use them in any way he or she desires, visual arts, literature, and all media are capable of being utilized to boost spiritual life, revival of nature, and spiritual wisdom and truth.
خلاصه ماشینی:
قرینگی، هنر، عرفان پیشگفتار اصولا در تعالیم اسلامی در قرآن و حدیث در ذیل مساله خلقت موجودات خصوصا آفرینش انسان نه از تقارن بلکه از تسویه سخن به میان آمده که البته فرض آنست که میتواند از موارد لحاظ شده امر قرینهسازی با شد، اما کلا مقصد آنست که آفرینش انسان در یک وضعیت ممتاز تعادلی بوده و تمام اندامها و اعضا و جوارح و قوای ظاهری و باطنی و مراتب روحی و نفسانی از آن پیروی میکنند که در متون مفصل بدان پرداختهاند در تفسیر آیه «اذا سویته ونفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین» باز در ذیل آیات قسط و برابری و مساله مساوات و عدل «وضع الشی فی موضعه» یعنی هر چیزی در جایگاه شایستهاش مستقر باشد، خیلی سخن داریم که طبعا حکما و عرفا مسلمان نیز بدان پرداختهاند.
تقارن در طول تاریخ و در اغلب فرهنگها و ملل به آن اشاره شده و در هنرهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفته است اما امروزه هنرمندان برای رسیدن به ترکیببندیهایی پویا و پرتحرک کمتر ازاین مولفه استفاده مینمایند.
(رجوع شودبه تصویر صفحه) اثری از پرویز تناولی از هنرمندان مکتب سقاخانهاثری از ناصر اویسی از نقاشان مکتب سقاخانه (رجوع شودبه تصویر صفحه) در هنر سقاخانهای که ریشه در نگاه مذهبی و عرفانی اسلامی و ایرانی دارد، یکی از مهمترین عوامل تصویر به کار رفته، تقارن میباشد که با روشهای بسیار هوشمندانه توسط هنرمندان این مکتب صورت گرفته است.
کاربرد تقارن در نقوش هنری دستی (رجوع شودبه تصویر صفحه) در هنرهای دستی با اشکال متقارن و بسیار آگاهانه در طول تاریخ استفاده میشود و با این روش استعاره و معانی سمبلیک خود را نمایان میسازد.