چکیده:
اهداف و زمینهها: مخروطافکنهها از بارزترین پدیدههای ژئومورفولوژی رودخانهای هستند که بیشتر در جبهه کوهستانها یافت میشوند. این اشکال متاثر از تغییرات اقلیمی و فعالیتهای زمین ساختی هستند و آثار آنها را در خود ثبت میکنند. بنابراین برای درک تغییرات اقلیمی و فعالیتهای تکتونیکی و نیز فرایندهای فعال در گذشته و حال هر منطقه میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
هدف از این پژوهش، تعیین میزان فعالیتهای تکتونیکی در جبهه شمالی کوهستان سبلان از طریق مورفولوژی سیستمهای مخروطافکنهای بوده است. با انجام چنین پژوهشهایی، میتوان به فرایندهای فعال بر روی مخروطافکنهها پی برد و از این طریق تا حدودی از خسارتهای جانی و مالی مربوط به بلایای طبیعی، به ویژه زلزله و سیل جلوگیری کرد.
روششناسی: برای این منظور از طریق شاخصها و شواهد ژئومورفولوژی، نظیر پروفیل طولی واقعی، پروفیل طولی تئوریکی و پروفیل طولی برش رودخانه، شاخص تقعر رودخانه و برش راس مخروطافکنهها به تعیین میزان تکتونیک فعال اقدام شد. جهت اطمینان بیشتر، از شاخصهای دیگری مانند عدم تقارن حوضه، منحنی هیپسومتری، انتگرال هیپسومتری، شکل حوضه و ضریب ناهمواری استفاده شد. علاوه بر آن از مشاهدات میدانی، مدل ارتفاعی رقومی، سامانه اطلاعات جغرافیایی و آرک هیدرو استفاده شد.
نتیجهگیری: با توجه به تفسیر تمام شاخصهای بهکاررفته در این پژوهش، مطالعات کتابخانهای و مشاهدات میدانی به این نتیجه رسیدیم که فرونشست بخش مرکزی توده سبلان در دوره کواترنر پسین با ایجاد یک گسل دایرهای شکل(کالدرا) و سایر گسلهای فرعی منشعب از آن در نزدیکی راس مخروطافکنهها، ضمن فرسایش راس مخروطافکنهها و پایین آوردن سطح اساس، با ایجاد درههای طولی و کانالیزه کردن جریانهای سطحی، موجب برش روانههای گلی(لاهار) در راس مخروطافکنهها شده است. بنابراین مورفولوژی مخروطافکنهها در منطقه مورد مطالعه ناشی از تکتونیک فعال ارزیابی شد. علاوه بر آن، حاکمیت دورههای یخچالی در زمان فوران آتشفشان سبلان با ایجاد جریان لاهار، در این مورد نقش قاطع داشته است.