چکیده:
اهداف و زمینهها: مدیریت شهری یکی از ارکان کلیدی حیات شهرها میباشد که چالشهای گستردهای پیرامون رویکردهای مرتبط با آن وجود دارد و این امر یکی از دغدغههای امروز کلانشهرها است. شهر کرج نیز از این قاعده مستثنا نیست یکی از رویکردهای موجود در این زمینه طرح الحاق مناطق پیرامونی شهر است تا بدین ترتیب مدیریت یکپارچه تقویت گردد.
هدف کلان این پژوهش، وجود یا عدم وجود نیاز به الحاق شهرهای پیرامونی به کلانشهر کرج و نیز امکان یا عدم امکان تحقق الحاق با تکیه بر نظرات مجموعه مدیریت و نخبگان شهری و با توجه به نظریات معتبر پیرامون موضوع پروژه میباشد.
روششناسی: در این پژوهش با توجه به هدف و موضوع پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است.
یافتهها: در گام نخست طرحها و برنامههای فرادستی در سطح منطقه، ناحیه و محلی بررسی گردید تا تمامی ابعاد و زوایا روشن گردد. سپس از منابع و مطالعات موجود داخلی و خارجی مرتبط با الحاق یا ایجاد شهرهای پیرامونی در سطح ملی و جهانی که منعکسکننده تجربیات، نقاط ضعف و قوت موجود پیرامون موضوع پژوهش میباشد، بهرهگیری شد و با بررسی شاخصهای کالبدی-فضایی، جمعیتی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، سیاسی-اداری، محیطزیستی، ترافیکی و خدماتی در کلانشهر کرج و شهرهای ماهدشت، محمد شهر، مشکیندشت، کمال شهر و گرمدره، به ارزیابی تمامی این شاخصها در سه دهه گذشته پرداخته شد. درنهایت، بر تولید و ارایه سناریوها و انتخاب سناریوی برتر و نیز بر ارایه راهبردها و راهکارها و بیان محاسن و معایب سناریوی برتر متمرکز و سناریوی نهایی تاکید شد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق به نظر میرسد الحاق سنجیده کانونهای نزدیک به کانون اصلی ازلحاظ مدیریت، بهترین راهکار تقویت یکپارچگی مدیریت شهری و منطقهای است همچنین توجه و تاکید بر روی سه عامل اجتماعی-فرهنگی، خدماتی و سیاسی-اداری بهمنظور ایجاد عزم الحاق و جلوگیری از تبعات منفی و گسترده در صورت عملیاتی شدن الحاق، الزامی و ضروری میباشد.