چکیده:
مفهوم «هژمونی» دارای بنیانهای فلسفی ـ نظری و ساحات معنایی متفاوتی است. این مفهوم را صرفاً و لزوماً نباید به شیوهای ادراک نمود که در راه ادراک آن به شیوههایی دیگر انسداد حاصل آید. در ادراک این مفهوم نباید در مغاک فروبستگیِ متافیزیکی فروغلطید و «یک» شیوۀ ادراک را بر سایر شیوهها غالب دانست. فلذا، پژوهش حاضر درصدد واسازی این گرایش به «امر واحد» است تا بر راه ادراک مفهوم هژمونی به «یکی از شیوههای ممکن» پرتو افکند. اینچنین، تمرکز این پژوهش بر اندیشۀ ارنستو لاکلاو قرار دارد تا بدینطریق بنیانهای فلسفی مفهوم مذکور در فلسفۀ ژاک دریدا مورد واکاوی قرار گیرند و دالهای برسازندۀ مفصلبندی این مفهوم ـــ در مقام ساحات معنایی آن ـــ مکشوف گردند. همانگونه که خواهیم دید، دالهای مذکور حول دالّ برتر یا نقطۀ گرهگاهی «امکانیبودن» مفصلبندی میگردند و مفاهیم دریدایی «امر تصمیمناپذیر» و «امر لمسناپذیر» بهعنوان بنیانهای فلسفی آنها قلمداد میشوند. امّا، این امکانیبودن بهمعنای عدمقطعیّت یا بیثباتی یا عدمبرخورداری از یک بنیان هستیشناختی نیست. لذا، امکانناپذیربودن، تصمیمناپذیربودن و لمسناپذیربودنِ هژمونی را باید بهمعنای عدمبرخورداری آن از «بنیاد غایی» ـــ و نه «بنیاد» ـــ قلمداد نمود و توجّه را بر سرشت آپوریایی و حضور در عین غیاب و غیاب در عین حضور آن متمرکز نمود.
خلاصه ماشینی:
این چنین است که در پژوهش حاضر، مفهوم هژمونی با ابتناء بر ساحت گسترده تر فلسفۀ اجتماعی لاکلاو مورد واکاوی قرار میگیرد و این امـر مشـخص میگـردد کـه برسـاخت مدلول جدید توسط وی بر بنیان هایی استوار اسـت کـه آن هـا را بایـد در فلسـفۀ دریـدا جست وجو نمود.
لاکلاو ثبات معنا را امکان ناپذیر میداند، اما بااین وجود، امر اجتماعی را صـرفا جریـان ناکرانمند تفاوت ها نمیداند؛ به زعم وی، امـر اجتمـاعی عـلاوه بـر ایـن کـه ناکرانمنـدی تفاوت ها است ، توأمـان محـدودیت جریـان مـذکور، تفـوق بـر ناکرانمنـدی، و نمایاننـدة کوششی در جهت قراردادن جریان ناکرانمند تفاوت ها در بطن کرانمندی یک نظام اسـت (همان ).
هرچنـد، ایـن نتیجه گیری را تنها در یک صورت میتوان پذیرفت : اگر این امر نیز هم زمان مورد پـذیرش قـرار گیرد که جریان نیروی هژمونیک کاملا خودـ شفاف گر است یـا این کـه جریـان ، بـه خودیخود، دچار ابهامات ساختار نمیشود.
حـال ، این پرسش را باید مطرح ساخت که قصد لاکـلاو از توسل جسـتن بـه مفهـوم ارسـطویی «هم نامی» در این ساحت از ساحات سه گانه ای کـه بـرای نظریـه پردازی در بـاب مفهـوم هژمونی مطرح گشته اند چه بوده است ؟ در پاسخ باید گفت که این امر امکان پـذیر اسـت که یک دال اجتماعی در ساختار اجتمـاعی، در مفصـل بندی گفتمـانی هژمونیـک یـا در جریان هژمونیک دارای مدلول های مختلفی باشد و تمـام ایـن مـدلول ها عـاری از ابهـام باشند.