چکیده:
غزل از زیباترین اغراض شعری است که بخاطر ویژگیهای ادبی مورد توجّه شعرای عرب میباشد.آن عبارت است از نام محبوبه، یاد، خاطرات تلخ و شیرینش و وصف زیباییهای خلقی و خلقی او، که در مرکز غزل عربی جای گرفته و چون عروسی خیالی و حقیقی خودنمایی میکند و شاعر به او عشق می ورزد و غزل میسراید. غزل عربی دو نوع است: 1ـ غزل حسّی: امرءالقیس و ابن ابی ربیعه از بزرگان این غزل هستند. 2ـ غزل عذری: غزل عنتره، جمیل و مجنون از این نوعند. برجسته و متفاوت بودن معشوق نسبت به همتایان، دور شدن از وصف زیباییهای ظاهری معشوق به سمت وصف معنوی او با فاصله گرفتن شعرا از عصر جاهلی، وجود نوعی رمزگرایی متاثّر از اوضاع عمومی جامعة اسلامی بجای ذکر نام واقعی معشوقه و استفاده از نام معشوق برای نیل به اهداف سیاسی از نتایج این تحقیق است. نگارنده در این مقالة سعی دارد ضمن نگاه کوتاه به غزل عربی در دورههای جاهلی، اسلامی و اموی، عرائس شعر عربی را در غزل این سه دوره تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
پژوهشی در عرائس شعر عربی «در دورههای جاهلی، اسلامی و اموی» منوچهر نصیرپور 1 چکیده غزل از زیباترین اغراض شعری است که بخاطر ویژگیهای ادبی مورد توجّه شعرای عرب میباشد.
آن عبارت است از نام محبوبه، یاد، خاطرات تلخ و شیرینش و وصف زیباییهای خَلقی و خُلقی او، که در مرکز غزل عربی جای گرفته و چون عروسی خیالی و حقیقی خودنمایی میکند و شاعر به او عشق می ورزد و غزل میسراید.
برجسته و متفاوت بودن معشوق نسبت به همتایان، دور شدن از وصف زیباییهای ظاهری معشوق به سمت وصف معنوی او با فاصله گرفتن شعرا از عصر جاهلی، وجود نوعی رمزگرایی متأثّر از اوضاع عمومی جامعة اسلامی بجای ذکر نام واقعی معشوقه و استفاده از نام معشوق برای نیل به اهداف سیاسی از نتایج این تحقیق است.
لذا آنان با تمام وجود در شادی و غم شاعر، شریک شده و هر کدام این را حس میکند که غزل تنها تعبیر و بیان عاطفۀ شاعر نیست بلکه نشانگر عاطفۀ جاودانۀ انسانیّت است.
او «لیلی» را با کنیههایی مانند: «أمّ سالم»، «أمّ طارق» و «أمّ ولید» خطاب میکند: سَلاَ الرَّبعَ أنَّي يَمَّمَتْ أُمُّ سالمٍ؛ ؛ وَ هَلْ عَادَةٌ لِلرَّبْعِ أنْ يَتَکَلَّمَا (همان: 216) ترجمه: از منزلگاه بپرسید أم سالم قصد کجا کرد، آیا خانه عادت به سخن گفتن دارد !؟ نکتۀ برجسته در تغزّلات «حمید» وجود رمزگرایی است که شاعر درخت «سَرحه» را نمادی از محبوبه نشان میدهد، این نوع نمادگرایی که ریشه در شعر جاهلی دارد، گرایشی است که به اوضاع عمومی جامعۀ عرب و اوضاع اسلامی مربوط می گردد، گویا خلیفۀ وقت، «عمر» شعرا را از تغزّل به زنان منع کرده بود.