چکیده:
امرگرایی کارناپ، احساسگرایی آیر و استیونسن و هدایتگرایی یا توصیهگرایی هیر، مکاتبی غیرواقعگرا هستند که علیرغم تفاوتهایشان، در انکار واقعیت ارزشهای اخلاقی، بر اساس رویکرد پوزیتیویستی و فلسفة تحلیلی با یکدیگر همنظرند. امرگرایی کارناپ، احساسگرایی آیر و استیونسن، وجوه مختلف یک طرز تلقی فکری هستند که با اصرار بر اصل تحقیقپذیری تجربی از یک سو، و تحلیل معنای واژهها با رویکرد تجربی از سوی دیگر، به تبیین واقعیتداری یا عدم واقعیت امور مختلف دست میزنند. همین امر، در حوزة اخلاق موجب سقوط آنها به ورطة غیرواقعگرایی اخلاقی شده است. هیر نیز گرچه پوزیتیویست نیست و طرفدار فلسفة تحلیلی است، اما رویکرد تجربی در موضعگیریهای اخلاقی این فیلسوف نیز نمایان است. اساسا همة فلاسفة تحلیلی، چنین رویکردی دارند. عدم توجه به واقعیتهای انتزاعی، که ارزشهای اخلاقی، از آن قبیلاند، از عوامل اصلی اشتباه فوق و بلکه اغلب اشتباهات فلاسفة غرب است. در این مقاله، با توضیح مکاتب سهگانة فوق، به نقد و بررسی آنها پرداخته و نشان دادهایم دچار چه اشکالات و نقدهایی هستند.
خلاصه ماشینی:
به هر حال، شباهت جملات اخلاقی و امری به یکدیگر و اشتراک آنها در ویژگی فوق موجب شده است که برخی این مکتب را «توصیهگرایی» بنامند تا در عنوان نیز شبیه امرگرایی باشد (مصباح، ۱۳۹۵، ص ۹۴-۹۵).
اشاره شد که هیر، این نظریه را در اصلاح دیدگاه احساسگرایی ارائه کرده و قصد وی آن بود که بگوید: احکام اخلاقی برای بیان احساسات و تحریک مخاطب به سوی عمل اخلاقی صادر نمیشوند.
د. ارزشهای اخلاقی، گرچه به تناسب تفاوت موقعیتهای صدورشان، به صورتهای مختلفی صادر میشوند و همین امر ممکن است موجب شود که تابع آنها بوده و به سبب واقعیتداری موقعیتها آنها هم واقعیاند، اما چنین نیست و ارزشهای اخلاقی بیپایه و جعلی هستند.
اما در این کار به موفقیت چندانی دست پیدا نکرده است، بلکه باید گفت: بهطورکلی به بیراهه رفته و با انکار واقعیت ارزشهای اخلاقی، واقعنمایی جملات اخلاقی را انکار و مفاد آنها را صرفا هدایت افراد در مقام عمل دانسته است.
اشکال دیگر فیلسوفان اخلاق به دیدگاه هیر، این است که واژههای اخلاقی، گرچه برای توصیه و هدایت به کار میروند، اما کاربردهای دیگری نیز دارند.
اما در ادامه، وی مدعی شده است که در چنین وضعیتی، این واژهها دیگر معنای ارزشی ندارند؛ زیرا چنین وضعیتی بهمعنای فروغلطیدن در نوعی طبیعتگرایی خام است؛ منظور از طبیعتگرایی در ارزشهای اخلاقی، این است که کسی گمان کند ارزشهای اخلاقی، همانند امور طبیعی، مثل رنگ، شکل و مانند آن، واقعیتی مادی و عینی دارند و نمیتوان با چنین جملاتی کسی را تحسین یا تقبیح کرد (همان، ص ۲۲۸-۲۲۹).