چکیده:
آقا محمدء حکیم متاله» فیلسوف» ادیب و عالم بزرگ شیعی امامی و یکی از شخصیتهای
عرفانی قرن دوازده هجری است. پدرش ملامحمدرفیع گیلانیء از علمای گیلان بود که بعدا به اصفهان
هجرت کرد و در محله بیدآبادء ساکن شد و از همین جهت به بیدآبادی معروف شد. آقا محمد بنا به
قول قوی در اصفهان چشم به جهان گشود. دوران زندگی او در بحرانیترین وقایع تاریخی ایران سیری
شد. اوایل عمر او مقارن با سقوط صفویه و روی کار آمدن افاغنه و حاکمیت افشاریه بود که اوضاع
سیاسی و اجتماعی ایران با کشمکشهای زیادی روبرو شد و اواخر عمرش مصادف با حکومت کریمخان
زند بود. این عارف بزرگ شیعی در این دوران حساس از محضر بزرگانی چون ملّا اسماعیل خواجویی.
میرزا محمدتقی الماسی و سید قطبالدین نیریزی شیرازی درس گرفته و در علوم مختلفه زمان
ازجمله حدیث, قرآن, اخبارء فقه و اصول, فلسفه. عرفانء اخلاق و کلام استادی یافت و آثار ارزشمندی
در این زمینهها از خویش بهجای گذاشت. از ویژگیهای برجسته حکیم بیدآبادی علاوه بر تربیت
شاگردان بزرگ در رشتههای گوناگون. احیای حکمت متعالیه صدرایی و پایهگذاری عرفان شیعی
است. در این مقاله سعی شده است تا سیری کوتاه بر احوال و آثار این عارف ربانی داشته باشیم. لذاء
در این مقاله سعی میگردد به این سوالات پاسخ مناسبی ارائه گردد. اینکه. الف- حکیم محمد
بیدابادی درچه زمینهای فعالیت گسترده داشت؟ ب-ویژگی اصلی آثار حکیم محمد بیدا بادی کدماند؟
خلاصه ماشینی:
البته بیدآبادی، در نامهها و آثار بهجای مانده از خود، نامی از پیر راهبر یا فرد مشخصی که شیخ طریقت او بوده باشد به میان نیاورده است، اما از عبارات او بهخوبی پیدا است که از همان ابتدا، به این امر خطیر پی برده بود که طی این مرحله بی همرهی خضر میسر نیست و همچون استاد اساتید و مشایخش، شیخ بهایی دریافت که علم حقیقی عشق است و آن نیز در دفتر نباشد (کرباسی زاده، 1384:63).
وصف این مهارت آقا محمد بیدآبادی در علم و عمل کیمیا بهخوبی از نقل صاحب روضات و دیگر بزرگان و مؤلفان پیدا است (کرباسی زاده، 1381: 44- 40).
در تلخترین روزهای تاریخ ایران و شهر اصفهان که با فتنه هجوم افغانها، جان و مال و دین و فرهنگ مردم رو به نابودی و هلاکت میرفت، حکیم بیدآبادی تمام همت و توان خود را به امور آموزشی و علمی اختصاص داد و بار دیگر، اصفهان را به پایگاه بزرگ تعلیم و ترویج علوم الهی و معارف اسلامی، مبدل گردانید (منتظر القائم، 1389: 337).
رسالهای در طریق سیر و سلوک در پاسخ به ملا عبدالله بیدگلی کاشانی: در این نامه که صاحب روضات نیز عباراتی از آن را آورده است، عارف بیدآبادی به برخی از احوال شخصی و روحی خود اشارهکرده و به بیان شیوه سلوک الی الله پرداخته است (خوانساری، 1427.
بههرحال روش فکری آقا محمد، جمع میان عرفان و قرآن و برهان بود و در همین مکتب بزرگ علمایی تربیت یافتند که متشرع، فیلسوف و عارف بودند و این جامعیت بهویژه در دست پروردگان حوزه بزرگ مکتب فلسفی اصفهان بهخوبی محسوس بود، مکتبی که قرنها در جهان تشیع درخشید.