چکیده:
مطالعات کلمه-تصویر یکی حوزه های نوین مطالعاتی است که توجه دانشگاهیان را به خود جلب کرده
است. از جمله اصطلاحات رایج در این حوزه مطالعاتی اصطلاح اکفراسیس است. این اصطلاح را عمدتا
به معنای توصیف کلامی یک امر دیداری درک می کنند. اما چنین درکی چندان با معانی کلاسیک این
اصطلاح همسو نیست. برای رسیدن به درکی بهتر از معنای اکفراسیس بررسی سوابق بلاغی - فلسفی آن با تکیه بر مفهومی به نام انارگیا اهمیت فراوان دارد. انارگیا در واقع توصیف رسا و جاندار امور است به
نحوی که احساس کنیم پیش چشم ما جان گرفته اند. در این مقاله ضمن بررسی سوابق بلاغی اصطلاح
انارگیا و مقایسه آن با مفهومی متفاوت اما هم آوا با آن به نام انرگیا، سعی شده سوابق و اهمیت فلسفی
این اصطلاح نشان داده شود و سوابق کلاسیک آن استخراج شود. در نتیجه خواهیم دید که چنانکه
استلزامات فلسفی ا بلاغی تعابیری را که در حوزه مطالعات کلمه -تصویر به کار بسته می شوند در نظر
نگیریم چه بسا با کج فهمی های عمده در این زمینه روبرو شویم و لذا نتوانیم مطالعات این حوزه را به نحو
مقتضی به پیش ببریم.
خلاصه ماشینی:
گرچه توصیف یک امر دیدنی در قالبی دیگر (خواه نوشتار باشد خواه گفتار) بخشی از تکنیک های بلاغی روزگار باستان بوده است ، آنچه امروزه در جهان تاریخ هنر و مطالعات تصویر از نسبت میان دو حوزه بازنمایی فهم میشود نسبت وثیقی با این اصطلاح ندارد.
در جهان بلاغت یونانی، دغدغه توصیف هنرهای تجسمی به معنای اخص آن ، در زمره دغدغه های خطیبان قرار نداشته است و بلکه باید گفت هرگونه بحثی در این زمینه از اساس معطوف به کارکردهای عملی ناظر بر توصیف های جاندار و قوی برای تأثیرگذاری بر ذهن مخاطب بوده است و اشاره به تصویر نه به دلیل کیفیت تصویر یا تمایز خاص آن با نوشتار یا گفتار، بلکه به منظور توجه دادن به یک سند دیداری مشترک بوده است و عمده کارکرد توصیف در واقع تکیه بر فهمی مشترک میان شنوندگان و مخاطبان (که 17 عمدتاً نیز مخاطبانی حاضر در دادگاه یا جلسات تصمیم گیری شوراهای شهری بوده اند) بوده است نه دغدغه های تاریخ هنری از آن جنس که امروزه در میان پژوهشگران این حوزه مییابیم .
توجه به این اصطلاح و تفاوت آن با انرگیا که در ادامه بدان خواهیم پرداخت به ویژه از آن رو حایز اهمیت است که نشان میدهد نسبت میان دیدن و شنیدن و گفتن و خواندن اگرچه در زمره دغدغه های متفکران پیشین بوده است اما الزامات و پیامدهای آن به نحوی یکسان بر الزامات و پیامدهای کنونی مطالعات کلمه -تصویر منطبق نیست و توجه به این موضوع میتواند به ثمربخشی هرچه بیشتر مباحث کنونی این حوزه کمک کند.