چکیده:
شایسته ترین شیوه در مواجهه با دانش غربی آن است که یافته های علمی را از ضمائم فلسفی و مبنایی آن جدا کنیم و با در نظرگرفتن مفروضات مادی گرایانه، آنرا در متن جهان بینی اسلامی و با پیش فرض های متافیزیکی خداباور مطالعه نمائیم. با توجه به تاثیر پذیری علوم انسانی از دگرگونیهای علوم طبیعی بویژه فیزیک -گذر از فیزیک نیوتنی به کوانتومی- سیر تطور علم مدیریت نیز به تبع آن به دو دسته قابل تفکیک است. در این تحقیق هدف آن بود که براساس مبانی متافیزیکی و اعتقادی اسلام، چارچوبی برای نظریه پردازی در حوزه علم مدیریت و در مواجهه با دو پارادایم نیوتنی و کوانتومی معرفی گردد. سنت های الهی- اجتماعی سازوکاری است که هدفمند و قانونمندبودن نظام هستی و نظام های اجتماعی را در دو بعد مادی و غیر مادی تبیین می سازد. بر این اساس، سازمان سنت گرا، سازمانی است مبتنی بر سنن الهی که با باز تعریف مفاهیمی چون برکت، حکمت، بصیرت و...تلاش می کند تا اسباب مادی و غیرمادی سنت های اجتماعی را به تفکیک عوامل موجد و موانع تحقق سنن، شناسایی نموده و با مصداق یابی (مبتنی بر منابع عقلی، تجربی)، آنها را در سازمان نهادینه و جاری سازد
خلاصه ماشینی:
با توجه به موارد پیشگفته، پرسشی که مطرح میشود آن است که با در نظر گرفتن محدودیتهای دو پارادایم نیوتنی و کوانتومی، آیا میتوان براساس مبانی هستیشناسی و معرفتشناسی اسلامی در حوزه علم مدیریت، چارچوب فکری مشابه برای نظریهپردازی معرفی نمود که ضمن شناخت بعد غیرمادی، علت وجودی آن، اصول و قواعد حاکم بر آن و شیوه اثرگذاری آن را تبیین نماید.
ادبیات تحقیق فیزیک نیوتنی: در فیزیک نیوتنی، علم با قطعیت همراه است و علت در پدیدههای علمی معلوم و روشن است؛ وظیفه دانشمندان نیز آشکار کردن سادگی سازمان یافتهای 1 است که در پیچیدگی ظاهری طبیعت قرار دارد بهطوری که بتوان آن را کنترل نمود.
از اینرو مطرح نمودن این پارادایم در دانش مدیریت از این ویژگی برخوردار است که در عین حال که مستقلاً و براساس آموزههای دینی نظریهپردازی میکند همچنین توان تقابل با دو پارادایم نیوتنی و کوانتومی را داشته و میتواند توصیف و تبیین دقیقتری از جهان اجتماعی داشته باشد بر این اساس سازمان سنتگرا، سازمانی است که با باز تعریف مفاهیمی چون حکمت، برکت، توفیق، تحقق برخی پدیدهها همچون تداوم موفقیت در کسب و کار و توسعه روزافزون را از جانب خداوند متعال میداند و در عین حال تلاش دارد اسباب مادی و غیرمادی سنتهای الهی (اجتماعی) را به تفکیک عوامل موجد 1 و موانع تحقق سنن، شناسایی نموده و با مصداقیابی (مبتنی بر منابع عقلی و تجربی)، آنها را در سازمان نهادینه و جاری سازد −مفهوم تقاضای مورد نظر ملاصدرا− تا به اراده خداوند آن سنت به صورت دستاوردی مادی و معنوی تحقق یابد (مفهوم اقتضا).