چکیده:
برنامههای اسکان عشایر به عنوان یکی از راهبردهای توسعه جامعه عشایری، با هدف محرومیتزدایی و خدماترسانی بهتر در دستور کار دولتهای مختلف قرار گرفته است. از طرفی گرایش به اسکان خانوارهای عشایری تحت تاثیر عوامل مختلفی است. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر گرایش به اسکان در بین خانوارهای عشایری شهرستان سمیرم میپردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای کوچرو عشایری شهرستان سمیرم به تعداد 4845 نفر میباشند که از بین آنها 130 نفر به عنوان نمونههای این تحقیق انتخاب گردید. روش نمونهگیری به صورت طبقهای با تخصیص متناسب در بین طایفههای مختلف بود. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس نظر کارشناسان سازمان عشایر سمیرم و اساتید دانشگاهی تایید شد و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای گرایش به اسکان، جاذبههای اسکان و دافعههای کوچ به ترتیب 681/ 0، 903/ 0 و 718/ 0 محاسبه شد. برای تعیین تاثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل مورد مطالعه بر متغیر وابسته گرایش به اسکان از روش تحلیل مسیر از طریق محاسبه رگرسیونهای متوالی استفاده شد. نتایج نشان داد که 3/ 32 درصد خانوارها گرایش زیاد و خیلی زیاد و 8/ 40 درصد نیز گرایش متوسط به اسکان داشتند. به علاوه نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین تاثیر بر گرایش به اسکان مربوط به متغیرهای جاذبههای اسکان (با میزان تاثیر کل 656/ 0)، دافعههای اسکان (257/ 0)، سواد (222/ 0)، اسکان اعضای طایفه (158/ 0)، اندازه خانوار (111/ 0) با تاثیرات مثبت و متغیرهای تعداد دام (229/ 0-) و درآمد عشایری (148/ 0-) با تاثیر منفی میباشد. به طور کلی نتایج نشان داد که تصمیم به اسکان در بین خانوارهای عشایری در چارچوب نظریه انتخاب عقلایی و در راستای حداکثر کردن سود یا نفع شخصی صورت میگیرد.
Nomads’ settlement programs as a nomads community development strategies with the aim of deprivation and providing better service has been on the agenda of different governments. On the other hand, tend to settle among nomadic households affected by various factors. Hence present research investigate factor affecting on settlement among nomads households in Samirom County. The target population includes all the 4845 nomads households in Samirom County in which 130 households selected as samples of this research. Stratified sampling method with appropriate allocation among nomadic tribes was used to select samples. A questionnaire was used in order to collect data and its face and content validity was verified using comments of faculty members and experts from Samirom Nomads Organization and reliability of the questionnaire was confirmed according to calculate Cronbach's alpha for settlement tendency (0.681), perception of settlement attraction (0.903) and perception o nomad repulsion (0.718). Results showed that 32.3 percent of households were more tend to settlement and 40.8 percent were mediate tend to settlements. In order to determine direct and indirect effects of independent variables such on settlement tendency (as dependent variable) the path analysis techniques by calculate multiple regression was employed. The results of path analysis showed that variables “perception settlement attraction” have most positive impact (with path coefficient 0.656), “perception o nomad repulsion” (0.257), “education” (0.222), “settlement of relative people” (0.158), “households size" (0.111) and variables such "number of livestock" (-0.229) and “nomads income” (-0148) have most negative impact on final dependent variable settlement tendency. The overall results showed that the decision to settle among the nomadic families was carried out in the framework of rational choice theory in order to maximize profit or personal gain.
خلاصه ماشینی:
این مطالعه با هدف شناخت چگونگی تأثیر جاذبه های اسکان مانند انواع خدمات آموزشی، بهداشتی، زیرساختی، فرهنگی اجتماعی، کشاورزی و دافعه های کوچ مانند تأثیر نقش مرتع ، مسائل اجتماعی، مسائل ایلی و کوچ و مسائل و مشکلات فردی و تأثیر متغیرهای اقتصادی نظیر درآمد خانوار، هزینه های زندگی، تعداد دام ، مالکیت زمین و تأثیر متغیرهای اجتماعی نظیر اسکان اعضای طایفه ، گرایش جهان شهری بر تصمیم خانوار عشایر به اسکان طراحی شده است و میزان تأثیر هر یک از عوامل در تصمیم خانوارها به اسکان ارزیابی میگردد.
پیشینه پژوهش تقوی (١٣٨٢) مهم ترین عوامل بازدارنده اسکان عشایر را کافی نبودن تسهیلات زیر بنایی، عدم تامین سرمایه ، وام و اعتبارات مکفی، کمبود زمین زراعی مناسب ، عدم کفایت آب زراعی و مشروب میداند و مهم ترین دافعه های کوچ را 6- Corney and Litvinoff 7- Shen 8- DFID 9- Che Soh and Omar 10- Chambers and Conway 11- The Rational Choice Theory به این شرح معرفی میکند: فقدان امکانات و تسهیلات زیر بنایی، وجود اختلافات قومی و قبیله ای، مشکلات موجود در ایل راه ها، مشکلات اقتصادی نظیر کمبود سرمایه و وام و اعتبار، فقدان یا عدم کفایت برنامه ریزی و اقدامات دولت ، مشکلات فنی نظیر عدم آشنایی با زراعت ، موانع فرهنگی مانند وابستگی ایلی، شیوه کوچ خانوار و دام و نظایر آن .
بنابراین نوآوری تحقیق این است که مجموعه ای ویژگیهای جمعیت شناختی، اجتماعی و اقتصادی خانوارهای عشایری و همچنین جاذبه های و دافعه های کوچ را در الگوی تحلیل مسیر که اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها را بر تصمیم به اسکان نشان میدهد بررسی میکند.