چکیده:
«جریانهای انحرافی مهدویت» از جمله پرسمانهای فربه و اندیشه خیز در عرصه مطالعاتی مهدویت است. با وجود رویکرد فراگیر به مقوله انحرافات مهدویت، کاوشها در زمینه ترفند عوام فریبی این جریانها اندک است. شناخت این جریانها و نحوه رویارویی با آنها و نهادینه سازی رویکرد پیشگیرانه و مصونیت زایی، از جمله ضرورتهای پرداختن به این مقوله است. علاوه بر آن، میتوان از پیامدهای منفی اعتقادی مانند فرقهگرایی، هدردادن ظرفیتهای جامعه شیعی و تخریب اندیشه نجاتگرایانه مهدویت، جلوگیری کرد.
تحلیل ترفندهای مدعیان با رویکرد عوام فریبی در میان جریانهای انحرافی مهدویت در جذب مخاطب؛ مسئله اصلی این نوشتار است که با روش توصیفی – تحلیلی در محدوده تاریخ معاصر (حدود 1789م به بعد) به فرجام رسیده است. بر اساس مستندات موجود، این ترفند در قالب سوء استفاده از مقدسات دینی، مانند دعا نویسی، عریضه، استخاره و استناد به امور غیر قابل اثبات مانند معجزه و خواب و همچنین نسب سازی، لقب سازی و ترویج عالم گریزی صورت پذیرفته است.
“Deviated Mahdism Movements” are among the great and thought-arousing questions in the field of Mahdism studies. Despite a widespread approach to the issue of Mahdism deviations, there is little research into the deceitful tricks (strategies) of these movements. Recognizing these movements and how to deal with them and institutionalize a preventive and immunizing approach are among the necessary issues to be addressed in this regard. Additionally, we can prevent the negative religious outcomes such as sectarianism, the dissipation of the capacity of the Shiite society, and the destruction of the salvationist thought of Mahdism. Analyzing the tricks (strategies) of the claimants with the approach of deceiving people among the deviated Mahdism movements in attracting the audience is the main issue of this paper which has been carried out with a descriptive-analytic approach in the contemporary history (about 1789 AD and above). According to the available documentation, this trick has been done in the form of abusing religious sanctities, such as prayer writing, humble written request, sortes, and reference to the unproven things such as miracle, dream, and also relativization, nicknames and promotion of escapism.
خلاصه ماشینی:
بخشی از این روایات تنها به امر استخاره در امور جاری و روز مره اشاره دارد؛ اما مهمترین آن که به مسئله انتخاب امام مربوط میشود، روایت شیخ طوسی است که علي بن معاذ از صفوان بن یحیی نقل کرده است: بأي شيء قطعت عليٰ عليٍ قال صليت و دعوت الله و استخرت عليه و قطعت عليه؛ به صفوان بن يحيى گفتم: به چه دليلى به [امامت] على [بن موسى] يقين پيدا كردى؟ گفت: اقامه نماز كردم و بعد از خداوند خواسته و استخاره كردم و [نتيجه اين كه به امامت او] قطع و يقين یافتم (طوسی، 1411: ص61).
د) اگر معجزه به عنوان دلیل برای اثبات حقانیت دعوت این جریانها است، چرا در جریان احمد اسماعیل شاهد آن هستیم که تنها به مواردی استناد شده که از دید دیگران پنهان بوده است (فیصلی، بیتا: ص12-65) و مواردی که از آنان درخواست اعجاز شده، متحیر مانده تا جایی که به جای پاسخ به سوال کنندهها با عتاب برخورد شده و آنان را افراد بی عقل (احمد بن اسماعیل، 1394: ج7، ص377) معرفی کرده است که باید منتظر عذاب قائم باشند (همان، ص345).
3. نسب سازی با توجه به اینکه امام مهدی( در روایات از عترت پیامبر( معرفی گردیده است (ابی داوود، بیتا: ج4، ص107و طوسی، 1425: ص180)؛ مدعیان مهدویت برای انتساب خود به خاندان پیامبر( از ترفند«نسب سازی»استفاده میکنند؛ ترفندی که در طول تاریخ دارای پیشینه است؛ مانند نسب سازی ابوعبدالله محمدبن عبیدالله بن تومرت (م524) و شیخ محمد بن احمد فریانی (الغریانی).