چکیده:
امروزه کشورها با هدف پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. در این زمینه منابع و قدرت فرهنگی و تمدنی که از آن بهعنوان قدرت نرم نیز نام برده میشود، میتواند تاکتیک مؤثری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی یک کشور باشد. ایران نیز قادر است در منطقة آسیای مرکزی دیپلماسی تمدنی را بهکار گیرد. دلایل این امر چندگانه بوده و ناشی از تسلط حکومتهای ایرانی و اسلامی در آسیای مرکزی است. طبیعی است که ایران برای پیشبرد دیپلماسی تمدنی خویش با چالشها و فرصتهایی روبهروست، در این از مهمترین فرصتهای پیش روی ایران ظرفیتهایی همچون میراث مشترک تاریخی، بافت اسلامی منطقه و ریشههای مشترک قومی-نژادی است؛ البته ایران در این زمینه با چالشهایی روبهروست. برای مثال حکومتهای سکولار منطقه، حضور گستردة تمدنهایی چون تمدن غربی و دیگر تمدنها در این زمینه قابل بیان است. کم کردن چالشها با هدف افزایش فرصتها، هنر دیپلماسی تمدنی است که با سرمایهگذاری و نگاه راهبردی و بلندمدت امکانپذیر است. هدف این پژوهش بررسی فرصتها و چالشهای پیش روی دیپلماسی تمدنی ایران در منطقة آسیای مرکزی است. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی است.
Today, countries use various tools to advance their foreign policy goals. In this regard, cultural resources and power, and civilization, which is also called soft power, can be an effective tactic to advance the goals of a country's foreign policy. Iran is also able to use civilized diplomacy in the Central Asian region. The reasons for this are many and stem from the dominance of Iranian and Islamic governments in Central Asia. It is natural that Iran faces challenges and opportunities to advance its civilized diplomacy. In this regard, one of the most important opportunities facing Iran is capacities such as common historical heritage, Islamic region and common ethnic-racial roots. Of course, it is worth noting that Iran is also facing challenges in this regard. For example, the secular governments of the region, the widespread presence of civilizations such as Western civilization and other civilizations in this regard can be expressed. Reducing challenges with the aim of increasing opportunities is the art of civilized diplomacy, which is possible with investment and a long-term strategic vision. The purpose of this study is to investigate the opportunities and challenges facing Iranian civil diplomacy in the Central Asian region. The research method used is descriptive and analytical method.
خلاصه ماشینی:
چالش ها و فرصت هاي پيش روي ديپلماسي تمدني ايران در منطقۀ آسياي مرکزي و شبه قاره : پيشنهادهايي براي پيشبرد بهتر امر 1 سيد داود آقايي استاد مطالعات منطقه اي دانشکدة حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران ابراهيم طاهري استاديار علوم سياسي گروه حقوق و علوم سياسي دانشگاه يزد (تاريخ دريافت : ٩٦/١٠/١٠ – تاريخ تصويب : ٩٧/١/١٨) چکيده امروزه کشورها با هدف پيشبرد اهداف سياست خارجي خود از ابزارهاي مختلفي استفاده ميکنند.
ايران نيز از اين قاعده مستثنا نيست ، زيرا منطقۀ شبه قاره و آسياي مرکزي از حوزه هاي تمدني ايراني-اسلامي است که بايد تلاش کند تا با حضور در اين مناطق زمينه هاي نزديکي روابط با اين کشورها را فراهم آورد.
ايران نيز به دليل همجواري جغرافيايي با کشورهاي منطقه و به سبب اينکه در آينده کارت بازي براي حضور در اين مناطق در دست داشته باشد، ناچار است از ابزارهاي فرهنگي- تمدني در کنار ابزارهاي سياسي – اقتصادي استفاده کند.
اگرچه فرصت هاي زيادي پيش روي ديپلماسي تمدني ايران در منطقۀ آسياي مرکزي و شبه قاره وجود دارد، پيشبرد اين نوع ديپلماسي چالش هايي را نيز در پي دارد.
براي مثال اين کشور براي پيشبرد ديپلماسي تمدني خويش با فرصت هايي همچون بافت اسلامي کشورهاي منطقه ، زمينه هاي تاريخي مشترک ميان ايران و کشورهاي منطقۀ آسياي مرکزي و زمينه هاي قومي و نژادي مشترک مواجه است .
در مورد چالش ها بايد خاطرنشان کرد که وجود حکومت هاي سکولار در منطقه و حضور و نفوذ تمدن هاي روسي، چيني و غربي- آمريکايي از مهم ترين موانع پيشبرد ديپلماسي تمدني ايران در آسياي مرکزي است .