چکیده:
ریچارد رورتی از مهمترین اندیشمندان و فیلسوفان سدۀ اخیر است که برخی آرای او را در نحلههایی چون نئوپراگماتیسم و پستمدرنیسم طبقهبندی کردهاند و برخی نیز آرای او را مهمترین تفاسیر نظریۀ دموکراسی جدید در آمریکا برآورد کردهاند. به نظر میرسد علت این مسئله این است که تفکر رورتی از آبشخورهای زیادی نشأت گرفته و خود الهامبخش اندیشههای جدید عملگرایانه شده است. بر این اساس، نگارندگان در این پژوهش درصددند با بررسی و تحلیل زمینههای شکلگیری مفهوم آیرونی در تفکر رورتی، چگونگی ارتباط آن را با نظریۀ دموکراسی عملگرا در تفکر وی به بوتۀ بحث و بررسی بگذارند. بر این اساس، یافتههای این پژوهش نشاندهندۀ آن است که مفهوم آیرونی سیاسی رورتی که از زمینههای نظری مهمی چون نقد پلکانی عقل خودبنیاد مدرن، تعامل داروینیسم و پراگماتیسم و همچنین نظریههای معطوف به فلسفۀ زبان الهام گرفته، بنیان خود را به نوعی از تغافل یا ضدیت با معرفت یقینی معطوف کرده است. با نگرشی سلبی، تالی منطقی چنین رویکردی، گریز از متافیزیکگرایی، بنیادگرایی و دعاوی انطباق و صدق حقیقت در تدوین نظریۀ دموکراسی رورتی است و ابعاد ایجابی نظریۀ دموکراسی رورتی با عطف توجه به آموزۀ آیرونی، خود را در محورهایی چون ضرورت التفات بر همبستگی سیاسی در طرح نظریۀ دموکراسی با توجه به ماهیت تکثرگرای بنیانهای نظری دموکراسی در غرب نشان داده است.
Richard Rorty was of the most important thinkers and philosophers of the last century that some of his ideas have classified at schools such as neo-pragmatism and postmodernism and some have interpreted his ideas in the following theories of new democracy in America. It seems that the cause of the approach is that thought of Rorty to have originated from many sources and inspire up new pragmatic ideas. According to this, the authors of this essay, are seeking analyzing the concept of Irony in Rorty's thought and discussion of how it relates to the theory of pragmatic democracy in the thought of Rorty.The findings of this study indicate that the concept of political irony in the thought Rorty that originated from important theoretical fields such as critique of modern reason staircase, Darwinism and pragmatism interaction, and also language philosophy theories is inspired, foundations built on a kind of negligence or opposition again certain knowledge. With negative outlook, the logical consequence of this approach, have been salvation from metaphysics, fundamentalism, and claim of compliance and apply the truth in the formulation of the theory of democracy in Rorty's thought. And with Positive outlook, according to an irony concept, emphasis on issues such as the necessity of political solidarity in the theory of democracy, is shown due to the on the nature of the pluralist democracy in the West
خلاصه ماشینی:
آيروني(Irony) که همسو با آنچه در ادامه به تفصيل خواهيم گفت قدمتي به فراخناي انديشه يونان باستان و نظريات افلاطون در کتاب جمهوري دارد، با معاني متفاوتي استعمال شده که مشتمل بر مواردي چون طنز و مطايبه و تغافل ميباشد؛ اما آنچه در انديشه هاي سياسي به عنوان رويکرد غالب براي آن استعمال شده ، زمينه سازي براي بازآفريني فهم انساني بدون مستدرکات پيشيني است که امکان گريز از رويکردهاي خدشه ناپذير در حوزه سياست و نظريه دموکراسي را که باعث امتناع تفکر در در اين حوزه ميشود را تمهيد نموده و نوعي گريز از فلسفه حقيقت در گستره سياست را در پي دارد.
اما در شرايط ويراني پايه هاي مطلق گراي عنصر عقل در نيل به معرفت و حقيقت ، اين عنصر در کدامين جايگاه ميتواند نشانده شود؟ رورتي در پاسخ به اين پرسش ، تمهيد اوليه از نظريۀ آيروني سياسي خود را ارائه ميکند و براساس آن عقل را صرفا فرايند رسيدن به توافق از طريق متقاعد کردن ديگران ميداند و برخلاف فلاسفۀ سنتي که قائل به سلسله اي از اصول موجز و جهان شمول عقلاني اند که در شرايط مختلف بسط مي ابند، به روندي معکوس معتقد است و عقلانيت را صرفا فرايند تنک سازي و خلاصه کردن وضعيت هاي مختلف براي دستيابي به وفاق و همپوشي ايده ها و بهره مندي از آن ميداند.