چکیده:
کتاب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و چالش ناپایداری توسعة پایدار از سلسله تکنگاشتهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که آقایان توحیدینیا و قدیمی بهرشتة تحریر درآوردهاند. این اثر نقاط مثبت و برجستة بسیاری دارد. طرح سؤالات مهم دربارة پایداری توسعة پایدار و پاسخ به آنها در چهارچوب مبانی فلسفی اقتصاد اسلامی با تمرکز بر حق و عدل از نقاط مثبت و برجستة این تحقیق است. اما ازنظر شکلی و محتوایی اشکال دارد. ازنظر شکلی علاوهبراینکه نیازمند ویراستاری و صفحهآرایی است، خواننده بهسختی میتواند به مسئله و اهداف تحقیق دست یابد. از مقدمه، که وظیفة این امر را بهعهده دارد، اثری نیست و مقدمههای قسمتهای اصلی اثر ناتوان از این امرند. ازنظر محتوایی مهمترین اشکال این است که نویسندگان این اثر دربرابر اندیشههای علم اقتصاد متعارف رویکرد تقابلی داشته و در آنجاها که به بیان و تفسیر اجمالی اندیشة اقتصاددانان علم اقتصاد متعارف میپردازند، دچار سوگیری شده و رویکرد مسلط آن را مبنا قرار دادهاند. ازاینرو، برای تبدیلشدن اثر به اثری تأثیرگذار، باید ویرایشهای ادبی، شکلی، و محتوایی صورت گیرد. نیز باید از طرح جانبدارانة مطالب دوری کرد و ابتدا نظریههای مخالف را بهخوبی بیان کرد و سپس به نقد آنها پرداخت.
The book "The Islamic Iranian Pattern of Progress and Challenge of the Unsustainability of Sustainable Development" is a series of book in Iranian Islamic Pattern of Progress, written by Tohidinia and Ghadimi. This book has many positive and outstanding points. The key questions about sustainability of sustainable development and response to them in the framework of the philosophical foundations of the Islamic economy, focusing on Right and justice, are among the highlights and positive points of this research. Formally it requires edition and layout, and the reader can hardly achieve the problems and goals of the research. There is no evidence of the introduction which is responsible for clarifying and the introductions of the main parts are also unable to do so. The most important aspect of the content is that the authors of the work have opposite approach to conventional economic thought, and where they focus on the interpretation and overview of the ideas of the economists of the conventional economic, they are biased and based on the dominant approach of conventional economics. Therefore, to be more acceptable, there should be some literary, formal, and content revisions. It should also avoid the biased content of the material and must express the opposing views first and then criticize them.
خلاصه ماشینی:
ازنظر محتوایی مهم ترین اشکال این است که نویسندگان این اثر دربرابر اندیشـه هـای علـم اقتصاد متعارف رویکرد تقابلی داشته و در آن جاها کـه بـه بیـان و تفسـیر اجمـالی اندیشـۀ اقتصاددانان علم اقتصاد متعارف میپردازند، دچار سـوگیری شـده و رویکـرد مسـلط آن را مبنا قرار داده اند.
٢. معرفی اثر و خطوط کلی آن ایـن اثـر، چنـان کـه در پـیش گفتـار آن آمـده اسـت ، تـک نگاشـت نوشـتاری تخصصـی و نیمه مبسوط است که با هدف تولید دانش و گسترش و تعمیق ادبیـات موضـوعی در حـوزٔە الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ، به رشتۀ تحریر درآمده و تلاش میکند بـا پـردازش و تحلیـل مطالعات تخصصی پیشین در زمینۀ توسعۀ پایدار و نقد آن ها و افزودن یافتـه هـای پژوهشـی جدید خود با رویکرد اسلامی و ایرانی، رویکرد اسلام را دربارٔە موضوع موردمطالعه تبیـین و افق های تازه ای را بگشاید.
سـپس در ایـن قسمت ، این سؤال مهم طرح میشود که اگر قید وصفی پایداری در توسـعۀ پایـدار موجـب اختلال در توسعه گردد، کدام یک را باید برگزید؟ پایداری یا توسعه را؟ بـه نظـر نویسـندگان در جریان مسلط اقتصاد متعارف توسـعه اولویـت و اصـالت دارد، امـا در الگـوی اسـلامی، توسعۀ ناپایدار اصلاً توسعه تلقی نمیشود.
این اثر به گونه ای نگارش یافته که میخواهد علم اقتصاد متعارف را بیتوجه به اخـلاق و مضر به حال انسان معرفی کند درحالیکه علم اقتصاد متعارف بـاوجود داشـتن ابعـاد منفـی، برای زندگی بشر پیآمدهای مثبت دارد و اکنون همۀ کشورها از تفسـیر علمـی روابـط بـین پدیـده هـای اقتصـادی کـه علـم اقتصـاد متعـارف انجـام داده اسـت ، بـرای برنامـه ریـزی و سیاست گذاری بهره میبرند.