چکیده:
رسانه و تاثیر آن بر فرهنگ از موضوعات موردتوجه اندیشمندان مکتب فرانکفورت بوده است. خط فکری و تحقیقی آنان بر اساس نقد وضعیت انسان معاصر از وجه خرد و کلان به بیان نظریههایی دربارۀ ظهور و نفوذ سرمایهداری انجامید. آنان با نگاه انتقادی سلطة نظام سرمایهداری در ارتباطات، فرهنگ و هنر را به شکل نظریهای تحت عنوان «صنعت فرهنگ» مطرح کردند. این نظریه پردازان با تحلیل فرهنگ در جامعة صنعتی به این نتیجه رسیدند که وسایل ارتباط جمعی باعث درهمآمیختگی هنر، فلسفه و اقتصاد شده و ارزشهای فرهنگی را به شکل کالای مبادلاتی درآورده اند. همچنین در مطالعة هنر از دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت دو نوع هنر مطرح میشود: هنر اصیل و هنر بازتولید پذیر و مصرفی. گرافیک بهعنوان هنری بازتولید پذیر، علاوه بر اینکه واجد جنبۀ زیباشناسانه است، به دلیل مناسبات اقتصادی سرمایهداری معاصر در قلمرو رسانه سهم زیادی در تبلیغات و گسترش نظام سرمایه داری داشته و بهعنوان هنری در عرصۀ رسانه در نظام اقتصادی جایگاه خود را تثبیت کرده است. در این پژوهش سعی شده ضمن توجه به جنبههای هنری گرافیک، با رویکرد انتقادی، نقش رسانهای آن را، بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اطلاعرسانی و نشر دانش اجتماعی، در بستر صنعت فرهنگ بررسی کنیم.
Media and its influence on culture has been one of the issues
considered by the thinkers of Frankfurt School. Their line of thinking and
research based on the criticism of contemporary human situation from
macro and micro aspects led to the expression of theories concerning the
emergence and influence of capitalism. Through critical considerations,
they developed a theory called culture indus try (Kulturindus trie) regarding
the domination of capitalism in communications, culture and art. By
analysis of culture in indus trial society, they reached the conclusion that
mass media have led to the combination of art, philosophy and economy
and turned the cultural values to a commodity. Moreover, in the s tudies of
art from a critical point of view in Frankfurt School, two types of art are
raised: original art and reproducible and consumer art. Graphic design as a
reproducible art, in addition to having an aes thetic aspect, due to economic
relations of contemporary capitalism has had a considerable share in the
domain of media and promotion and expansion of capitalis t hegemony.
It has es tablished its own place as an art in the domain of media within
the economic sys tem. In the present s tudy the author has sought to s tudy
the media role of graphic design as one of the mos t important factors of
information and dissemination of social science in the context of culture
indus try and at the same time to assay the artis tic aspects of this field.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش سعی شده ضمن توجه به جنبه های هنری گرافیک ، با رویکرد انتقادی ، نقش رسانه ای آن را، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اطلاع رسانی و نشر دانش اجتماعی ، در بستر صنعت فرهنگ بررسی کنیم .
Keywords: Frankfurt School, Cultural Industry, Graphic Design, Media, Advertising مقدمه تأثیر وجوه گوناگون تکنولوژی در بخش های مختلف زندگی اجتماعی بشر بر کسی پوشیده نیست .
صنعت فرهنگ با طرح و برآورده کردن نیازهای کاذب در مردم باعث فراموشی نیازهای اصلی آنان می شود و این همان چیزی ست که خواسته و مطلوب صاحبان قدرت و سرمایه است .
culture industry مکتب فرانکفورت رسانه های جمعی به کمک ابزارهای تبلیغاتی تودة مردم را فریب می دهند، هوش و حواس آن ها را تصرف کرده و امکان هر نوع اندیشیدن را از آنان سلب می نمایند.
این پژوهش ضمن مطالعۀ اندیشۀ انتقادی مکتب فرانکفورت در زمینۀ فرهنگ و رسانه ، نقش هنر گرافیک در قلمرو رسانه را با عنایت به جنبۀ زیبایی شناسانه و هنری آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل نشر دانش اجتماعی بررسی می کند.
. با وجود گسترش ارتباطات و امکان ایجاد و انتشار اثر گرافیکی با کمک فضای دیجیتالی و با عنایت به کارکرد آن در نظام سرمایه داری معاصر، طراحی گرافیک یکی از بازوهای توانمند صنعت فرهنگ در زمینۀ تأثیرگذاری کلان اجتماعی محسوب می شود و در جهت تأمین خواست های صاحبان قدرت نقش بسیار موثری ایفا می کند.